پيامهاي ارسالي
+
نمي دانــم چـــــرا . . .
بيــن ايــن همــه آدم
پــيــله کــرده ام
بــه " تـــو " !!
شــايـــد
فــقط با تــو
پــروانــه مي شـــوم…
همابانو
103/8/16
اميد...
ابن بار اگر صلاح ببيني ببينمت//مي خواهم از مسير زميني ببينمت//من ساده و خجالتي ام عشق من مخواه//از چشم يک معلم ديني ببينمت..
حقيقتي مجازي
و گاهي عجيب دور خودت پيله مي تني..
+
پرواز، دو بال مي خواهد
و حس کوچ
دويدن، پاهايي قوي
و شوق رسيدن...
شنا
عشق ِ غرقه شدن و
آرزويي دريايي...
پرستو مي شوم
آهو مي شوم
و ماهي...
کافي ست انتهاي راه
تو باشي
چه سهل و چه سخت
مي رسد دلم به تو..!
2-دل سپرده
101/4/17
+
بيا
و معجزه باش؛
مگر بهار
جز آمدن
چه کار ميکند؟
انديشه نگار
101/4/17
4 فرد دیگر
41 فرد دیگر
+
به شاخ و برگم اعتماد نکن
تکيه بر هيچ مي زني!
من ...
درخت خوش باوري که به بهار دل بسته بودم...
اما... به موريانه ها، باختم...
انديشه نگار
101/4/17
+
خيـــلي تند رفت ... !
کودکــــي هايم ...
با آن دوچـــرخه ي قراضه اش !
کاش ...
قـــدري بيشتر پنچـــر مي ماند !
انديشه نگار
101/4/17
+
بي گدار به آب مي زند خودش را
دلم!
ميداند بي تو
در قفس تنهايي اش
مي ميرد و
باز نبودنت را مرور مي کند.
2-رز سفيد
99/6/27
2 فرد دیگر
21 فرد دیگر
+
شهريور عاشق انار بود
اما هيچ وقت حرف دلش را به انار نزد
آخر انار شاهزاده ي باغ بود
تاج انار کجا و شهريور کجا
انار اما فهميده بود
ميخواست بگويد او هم عاشق شهريور است
اما هر بار تا مي رسيد فرصت شهريور تمام ميشد
نه شهريور به انار مي رسيد
و نه انار مي توانست شهريور را ببيند
دانه هاي دلش خون شد و ترک برداشت
سالهاست انار سرخ است
سرخ از داغي و تندي عشق
قرن هاست شهريور بوي پائيز مي دهد
2-رز سفيد
99/6/27
+
ياد تو که مي وزد
دل من بيد ميشود
مجنون و لرزان ...
قصه
انقلاب باد و
انقراض برگ ست...
#حسين عاشوري#
93/4/2