پيام‌هاي ارسالي

سيده رضوي
91/5/16

+ اي پسر فاطمه ! " جهانم " بي تو ؛ . . ........" الف " ندارد......

خادمة الشهدا 91/5/16

3 فرد دیگر

سيده رضوي
91/5/14

+ مرج البحرين يلتقيان... يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان... ميلاد گوهر اهل ولا، مولانا ومقتدانا حضرت امام حسن مجتبي سلام الله عليه مبارک باد...

سيده رضوي
91/4/18

+ گاهي تو ..گاهي ياد تو ...گاهي هم غـــم تو !! آخر اين « تـــو» كــار مرا تــمام مي كنــد...

غزل صداقت 91/4/29

http://bineshan27.parsiblog.com/Feeds/6452842/

2 فرد دیگر

+ بگو با خستگان ، صبح سعادت سر زد از خاور مشام جان معطر مي شود ار نکهت دلبر سحر بشگفت در دامان نرجس نوگل زهرا تبسم مي کند منجي عالم بر رخ مادر خدايا عيدي ما را ظهور او عنايت کن که ما را جز ظهور او نباشد حاجتي ديگر...

غزل صداقت 91/4/14

2 فرد دیگر

سيده رضوي
91/4/9

+ صدقافله دل بسته به يك موي علي اكبر ليلا / جانم به فداي قد رعناي عــلي اكبر ليلا ....ميلاد حضرتش مبارك باد.

✔درياي تنهايي 91/4/10

✔درياي تنهايي

سيده رضوي
91/4/9

+ آيت الله بهجت را ميگويم ... موقع خداحافظي که ميشد ميگفت : الهي که از عمرت پيشمون نشي ...

زهرا -شاپرک 91/4/9

ماتريکس خانومღ

زهرا -شاپرک

سيده رضوي
91/4/8

+ خدايا! ما اگر بد کنيم، تو را بنده هاي خوب بسيار است، تو اگر مدارا نکني ما را خداي ديگر کجاست ؟؟

سيده رضوي 91/4/8

پرشين :)

نمي دونم چرا عكسش اين شد !!

از پرشين بلاگ بوده ديگه :)

:))

DARYAEI

غزل صداقت

اقاشير حفاظ

سيده رضوي
91/4/8

+ آخـــه چرا ؟! دورم از خــدايي که به مـــن نــزديـــکه !!!

سيده رضوي
91/4/8

+ گاهي عميقا مايلم ماهي باشم! "ماهي حافظه اش 8 ثانيه ست" بي هيچ خاطره ايي...

*بنت فاطمه*اظهر 91/4/8

سيده رضوي
91/4/8

+ پروردگارا ! داده هايــــــــت ، نداده هايت و گرفتــــــــــه هايت را شکر مي گويــــــم چون داده هايت نعمت ، نداده هايت حکمت و گرفته هايت امتحان است.

غزل صداقت 91/4/8

حسين هاتفي.

غزل صداقت

سيده رضوي
90/6/7

+ چه ” بي حساب ” مي بخشي و چه ” با حساب “ تسبيح ات مي گويم . 33 مرتبه سبحان الله ، 34 مرتبه الله اکبر ، 33 مرتبه الحمدلله

برادران شهيد هاشمي 91/4/5

7 فرد دیگر

سيده رضوي
91/2/25

+ دنيا خوابي است که اگر آن را باور کني ؛پشيمان مي شوي / مولاعلي عليه السلام

برادران شهيد هاشمي 91/4/5

سلام.رسيدن بخير

سيده رضوي
90/7/6

+ مرا به دار آويختند تا نامت را از ياد ببرم اما چه ساده اند اين ساده انديشان که نميدانند نام تو حک شده ي قلب من است...

*مهاجر* 90/12/5

داستان نويس

.:راشد خدايي:.

*مهاجر*

سيده رضوي
90/8/30

+ از باغ مي‌برند چراغاني‌ات کنند تا کاج جشن‌هاي زمستاني‌ات کنند.. يوسف به اين رها شدن از چاه دل مبند اين بار مي‌برند که زنداني‌ات کنند اي گل گمان مبر به شب جشن مي‌روي شايد به خاک مرده‌اي ارزاني‌ات کنند يک نقطه بيش فرق “رحيم” و “رجيم” نيست از نقطه‌اي بترس که شيطاني‌ات کنند آب طلب نکرده هميشه مراد نيست گاهي بهانه است که قرباني‌ات کنند