پيام
+
دلم گفت: برو وظيفه داري
يه حسي مي گفت سخته اين همه راه بري و بياي
دنبال جايي براي خالي کردن خودم بودم و بغض هاي فروخورده
ولي مشغلههام اجازه خروج از برنامه ريزي روزمره رو نميداد
نمي دونم چرا، اما رفتم...
.
.
يکي از بهترين روزهاي عمرم رقم خورد
حس کردم دارم دوباره با زائراي اربعين حسيني پا به پا ميرم
خودم رو رو زمين حس نميکردم
يه حسرت ديگه به حسرتهاي زندگيم اضافه شد..
.
.
خدايا! ميشه باز قسمت بشه؟!
همابانو
96/8/11
محمدمهدي .ر
@};-
سنگ صبور
ايشالا...