پيامهاي ارسالي
+
يا رب الحسين
خدايا اين چه سري است که شوق زيارت حرم امام حسين(ع) اينقدر دل ما رو بيچاره کرده! سال قبل که رفته بودم از آقا خواسته بودم که ديگه پدرو مادرم رو طلب کنه که طلب کرد! اما هرکس منو مي ديد ميگفت: تو ديگه چرا؟! اصلا کسي باور نداره....
راستش آخرين تماس رو با برادر تاجيک گرفتم. اون هم نه به خاطر خودم که چند روزه کلافه هستم بلکه بخاطر همسرم و همه اونهايي که وقتي متوجه شدند ميگفتند:«حيف اولسون»!
الان تنهاي تنهاي دلم رو با سي دي مداحي خوش کرده ام و چشم انتظار شهداي گمنامي نشسته ام که قراره بوي کربلا رو تو شهرمون بپراکنند. چشم انتظار اون شهدايي هستم که مصداق واقعي «کربلايي» هستند. اين يادداشت رو نوشتم که درد دلي کنم و بگويم:
« حالا که تا ديار تو ما را نمي برند ما قلبمان شکست حرم را بياوريد»
يا حسين!
+
شب گر رخ مهتاب نبيند سخت است
لب تشنه اگرآب نبيندسخت است
نوكر منم ارباب تويي مهدي جان
نوكر رخ ارباب نبيند سخت است
+
سلام
مهموني تموم شد كلي صفا كردين تواين ماه
اما هنر اينه اين حال و نگهدارين مهم اينه... مهم اينه...
صلوات