شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

درب کنسرو بازکن برقی
+ . . . . . . اين دقيقا مث وقتيه که احمدي نژاد بخواد حرف بزنه و دستش رو ببندن!
+ پيام آور معرفت؛ امروز ملائک در عرش دستانت را بوسه باران مي کنند. روزت مبارک پيامبر علوم و معارف
+ کجاست اين امام زمان؟ . . . . . . مهدي موعود راضي به اين قرطي بازياست؟!!!!!!!!!!!!! . . . . . .. . . . . حالا هي بشين بگو مهدي بيا مهدي بيا...!
+ اين پست رو خودم برگزيده اعلام ميکنم و ايمان داره که از پستهاي برگزيده پارسي بلاگ خييييييييلي برگزيده تره...! منتظرم ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ هنگامي كه قرار شد براي مصاحبه به منزل دكتر غلامحسين الهام، سخنگوي دولت، بروم تا با خانم رجبي، همسر ايشان گفت‌وگو كنم، نه‌تنها من، بلكه هيچ يك از اعضاي شهروند امروز باور نمي‌كرد كه ايشان در جنوب غربي شهر، چند كيلومتر دورتر از تهران زندگي كند. اين تعجب هنگام ورود به منزل دوچندان شد. نه ماموري، نه گيت و نه تفحص. خانه‌اي ساده كه صاحبان آن ميزبان عزاداران حسيني بودند. به همين دليل يكي از اتاق‌هاي محدود اين خانه كوچك، با سياهي و كتيبه «ياحسين» پوشيده بود و البته نماي بيروني نشان مي‌داد خانه در اين ايام، حسينيه جوانان است. زندگي ساده خانم رجبي و دكتر الهام معطوف به محل سكونت آنها نبود. در طول مصاحبه نيز متوجه شدم آنها ساده‌زيستي را نمايش نمي‌دهند بلكه به آن باور دارند، با آن زندگي مي‌كنند و حتي تلاش دارند آن را به ديگران ترويج دهند كه اگرچه مخاطب اصلي‌ حاكمان هميشه كاخ‌نشينان هستند، اما حكمراني آنان براي كوخ‌نشينان است و با آنها نشستن و برخاستن. شايد بتوان از اين‌ زوايا، يكبار ديگر به پديده احمدي‌نژاد و اطرافيان او پرداخت. به كساني كه از حاشيه به متن آمدند، اما زندگي در حاشيه را رها نكردند...
+ اين روزا اگه شب تا صبح، صبح تا شب، برا آدم قرآن بخونن و تازه بشينن يه سالَم برامون تفسير کنن، (اصلا قرآن نه، اگه بشينن واسه آدم چهار تا حرف حق بزنن)، آخرم همه يافته هامون رو ميذاريم توي جيب مون، بعدم لباسمون مي افته توي ماشين لباس شوئي و همه محتويات جيب مون خمير ميشه و ...! اما بعضي وقتا کلام کوتاه يه کودک آنچنان روي يه آدم گنده اثر ميذاره که ...! به روزم ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ آخه چه جوري از اين بزرگترا بخوايم که برامون يه جور ديگه دعا کنن؟ ـ پير شي الهي مادر ـ ايشالله عروسي ات ننه ـ ايشالله سفره عروسي ... خانوم/ ... آقا ـ ايشالله حموم عروسي بري مادرجون ـ ايشالله يه بخت و بالين خوب نصيبت بشه ـ ايشالله تا عروسي ات زنده باشم و جبران کنم ـ ايشالله دفه بعد با همسرت بري مکّه ـ الهي که يه شتر خوبم پشت در خونه شما بشينه (البته با عرض معذرت از جناب شتر) ـ الهي که زودتر دست هم و بگيرين و برين سر خونه زندگيتون ـ و هزار تا از اين الهي ها و ايشالله ها که هميشه بدرقه راه ما جووناست... [توي اين همه دعا فقط از يکي شون خوشم مياد: خدا آخر و عاقبتت رو بخير کنه جوون...!] در خدمتم ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ داشتيم ناهار مي خورديم که يکي بهد از اينکه غذاش تموم شد، شروع کرد به دعا کردن و بلند گفت: ايشالله که به روح امواتتون برسه و خدا عمر زنده ها رو طولاني کنه؛ ايشالله سفره شادي و عروسي و زيارت و ...! توي دلم گفتم آخه اينم دعا شد؟! بابا تو رو خدا يه جوري دعا کنيد که اقلا خودتون دو روز ديگه از اين خواسته تون پشيمون نشيد...! به روزم ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ اگر سبز رفتي اگر زرد ماندم خداحافظ اي نوبهار هميشه ........... به همت فارغ التحصيلان ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائي دعا بفرمائيد ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ نظر به اينکه چند ساعتي ميشه که گاز ما قطع شده و همه مون داريم قنديل مي بنديم، قرار بر اين شد که تا اطلاع ثانوي از اين محل کوچ کنيم...... تو رو خدا دعا کنيد که زودتر گازمون وصل شه من بيام سر خونه زندگيم.......آخه کلي درس نخونده دارم تا بعد .... ارادتمند، بي سرزمين تر از باد
+ مگر نه اين است که دستانت اکنون بر آسمان بي نشان مهر و ولايت درخشيدن گرفته است؟! علي جان آيا جرعه اي از خم غدير جز با غرقه شدن در بيکران صبر و صداقت تو حاصل شود؟! پس اي نهايت فتوت يگانه ي سخاوت اينک دستان اين بازمانده را دستگير باش غدير مبارک.........ارادتمند .....بي سرزمين تر از باد
+ تقديم به زهرا و سوزان براي خونسردي، درك و حمايتهاشون در روند تاليف اين كتاب، كه شامل ساعتها به عهده گرفتن امورات خانواده از طرف آنهاست در حالي كه همسرانشان (يونس و جان) به صفحه كامپيوتر خيره بودند. ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ يه مدّت بود تمام ديوار نوشته ها و جمله هايي که پشت ماشينها و کاميون ها نوشته بود رو توي دفترم يادداشت ميکردم. خيلي برام جالب بود. اما حالا چند وقته که تصميم گرفتم هر چي کتاب دستم مياد، قسمت تقديم به .... رو دقيق تر بخونم يه جوري به قول دکتر شادرو تحليل محتوا کنم. خيلي از نويسنده خيلي ساده و معمولي و کليشه اي کتابشون رو به کسي تقديم کردن، بعضيا فقط تشکر کردن و اصلا کتاب رو به کسي تقديم نکردن، بعضيا هم در قالب خيلي نو و تازه و سرشار از لطافت کتابشون رو به کسي هديه کردن. يکي به استادش، يکي به يکي از ائمه، يکي به مادر يا پدرش، يکي به خانواده اش، و ....! واقعا خوندني ان! همه اين تقديمي ها رو توي دفترم يادداشت کردم. يه کلکسيون مدل جديد برا خودم درست کردم. . . . . . به روزم بهم بسريد و نظر بديد ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ سلام اگه بدونم و مطمئن بشم که ميتونم يه همچين رفيقي واسه خودم پيدا کنم، ديگه زن چيه، شوهرم نميکنم!!! به روزم ياعلي بي سرزمين تر از باد
+ چند روز پيشا توي خيابون داشتم قدم ميزدم ديدم روي يه بيلبورد بزرگ نوشته بود: ميدوني خيابون فاطمي چه خبره؟! حالا شما ميدوني تو خونه بي سرزمين تر از باد چه خبره؟ به روزم منتظر همه ارادتمند بي سرزمين تر از باد
ساعت دماسنج
بي سرزمين تر از باد ...
رتبه 0
0 برگزیده
60 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
بي سرزمين تر از باد ... عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top