زندگي کتاب پر ماجرايي است،هيچ وقت به خاطر يک صفحه همه کتاب را پاره نکن!///داستان هاي کوتاه خودتون رو به شرط تکراري نبودن تو اين اتاق بذاريد تا همه ازش استفاده کنيم....
پيامهاي اتاق
+
(طنز)يه کلاغ و يه خرس سوار هواپيما بودن
کلاغه سفارش چايي ميده چايي رو که ميارن
يه کميشو ميخوره باقيشو مي پاشه به مهموندار
مهموندار ميگه چرا اين کارو کردي؟
کلاغه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه
پررو بازي!
بعد از چند دقيقه کلاغه چرتش ميگيره
خرسه که اينو ميبينه به سرش ميزنه که اونم يه خورده تفريح کنه ...
مهموندارو صدا ميکنه ميگه يه قهوه براش بيارن
قهوه رو که ميارن
الهه ............
90/6/14
الهه ............
يه کميشو ميخوره باقيشو ميپاشه به مهموندار
مهموندار ميگه چرا اين کارو کردي؟
خرسه ميگه دلم خواست پررو بازيه ديگه
پررو بازي!!!!
اينو که ميگه يهو همه مهموندارا ميريزن سرش و کشون کشون تا
دم در هواپيما ميبرن که
بندازنش بيرون
خرسه که اينو ميبينه شروع به داد و فرياد ميکنه
کلاغه که بيدار شده بوده بهش ميگه:
آخه خرس گنده تو که بال نداري
مگه مجبوري پررو بازي دربياري
الهه ............
ممنونم