پيام
+
[تلگرام]
( أيـنَ الطـالِبُ بـِدَمِ المَـقتوُل بـِکَربَلا )
نان ريخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
اي واي از آن حديث به دفتر نيامده
اي واي از آن شروع به آخر نيامده
اي واي از آن يقين به باور نيامده
اي واي از آن مزار کبوتر نيامده
اي واي از آنکه رفته و ديگر نيامده
اي دل حديث دختر طاها شنيده اي؟
يَرضي شنيده اي لِرضاها شنيده اي؟
هنگام نماز دعاها شنيده اي؟
حتي توَرّمت قدَماها شنيده اي؟
أمّن يُجيب، اينهمه مضطر نيامده
ياللعجب، فصلّ لربّک ولادتش
واحيرتا لِيذهبَ عنکم شرافتش
طوبي لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش
جبريل با تمام بزرگي و رتبتش
از عهد ستايش او برنيامده
اما چه سود حرمت قرآن شکسته شد
يکباره قلب سور انسان شکسته شد
در را زدند و حرمت مهمان شکسته شد
نان ريخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته شد
فصل غريبي تو چرا سر نيامده؟
زهرا هنوز گريه بيگاه مي کند
مولا هنوز سر به دل چاه مي کند
پاييز ادعاي أنا الله مي کند
صبح بهار از آمدن اکراه مي کند
آيا هنوز وقت مقرّر نيامده
؟؟؟
ألـلَّـھُم َـجِّل ْلِوَليِْ ألْفَـرج
من.تو.خدا
95/12/10