پيام
+
[تلگرام]
آه باران
آه اي دختر ناآرام
آه تمام من
آه همهء ما
آه بيقرار
فصل جوانه زدن توست
در هجوم اين فصل عبوس
و ما انتظار
باران
اي جانان
اي درمان
اي درد را پايان
اندکي بخند
تا خاموش شود شعله خشم زمستان
باران
دستهاي کوچکت را راهي کن بر آسمان
تا رها کند مهر
تا بدهد خند
تا ببارد باران
10/11/95
بعد از يک شب باراني
اقتباسي از آه باران اثر فريدون مشيري
همابانو
95/11/14
انديشه نگار
خدا حفظشون کنه
||عليرضا خان||
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون .. نشناختمتون؟
در انتظار آفتاب
عکس بارانم بذاريد
||عليرضا خان||
تو وبلاگش هست دي: