پيام
+
[تلگرام]
در معرکه فکرِ نام و نانيم آقا
با لهجه يِ کوفه نوحه خوانيم آقا
ديروز يکي دو بوسه برجام زديم
امروز نيا که مست از آنيم آقا
فعلا که درونِ سفره مان ناني هست
فعلا که کبوترِ حرم دان دارد
بر ما چه که،کوه و دشت وجنگل خوارند؟
هي نامه به چاهِ چمکرانيم آقا
يک عالمه شعرِ انتظاري داريم
هرگوشه همايشي بهاري داريم
با آفتِ باغ و با خزان مي سازيم
دستانِ دعا بر آسمانيم آقا
از آتشِ دامنِ سحر مي ناليم
در بسترِ شب ستاره را دَلّاليم
فريادِ عليه ظالمان را لاليم
تاجرزدگانِ هر دُکانيم آقا
از مکتبِ کربلا،سيه پوشي را
از اينهمه سربريده،خاموشي را
چنديست که واژه واژه خاموشي را
برداشته ايم و خسته جانيم آقا
بايد که لباسِ نو برانديشه کنيم
درمان دلِ ريشِ خود از ريشه کنيم
فرياد عليه هر ستم پيشه کنيم
قدرِ خود و عشق را بدانيم آقا
#مهدي_زکي_زاده
@mohammad Amin Haghbidar
تصوير: محمدامين حق بيدار
در انتظار آفتاب
98/7/3