پيام
+
[تلگرام]
خون ميچکد از زخم هايت پايِ منبرها
بر #هَل_مِن)ت کو پاسخ از آوايِ منبرها؟
دردا که جايِ ياريت درپايِ دل بسته ست
زنجير و اشک و ناله و سودايِ منبرها
امروز دنبالِ #ثواب از نامتان هستيم
شوقِ گُنَه داريم در فردايِ منبرها
اي منبرت سرنيزه، #کشتيِّ_نجاتِ خلق
غرقِ رياييم، آه، در دريايِ منبرها
در خلوت آن کارِ دگر از زاهدان سرزد
#حق جلوه ميدادند در بالايِ منبرها
محوِ تماشايِ ستمگر ، نوحه مي خوانيم
نان مي خوريم از شعرِ پُر رويايِ منبرها
انديشه يِ سبزِ شما آيينِ #حُرّ سازي ست
نالان نمايانندتان سيمايِ منبرها
سالار زينب(س) ، سربلند، آزاده، نام آور
خون کرده ايم، آري، دلت را پايِ منبرها
#مهدي_زکي_زاده
سربلند و انديشه ورز و #ظلم_ستيز و دوراز ريا و #حق_خوري باشيم و باشند اهاليِ ترويج انديشه يِ حسين ع بر منابرِ و درلباس پيامبر(ص)، بلطف دادارِ مهرآفرين.
آنانکه در کربلا مقابل حسين ابن علي ع صف بستند، کافر و ملحد و دور از نماز و مسجدو منبر نبودند.عاقبتمان بخير باد با انديشه در راه و مرام خوبان درگاه خدا