پيام
+
[تلگرام]
شايان يادآوري است، در روايات اسلامي به ياري کردن انسان ستمديد کمک خاه (مَلهوف) سفارش شده است، و انجام دادن اين کار ماي پوشاندن گناهان، و رها کردن آن ماي فرود گرفتاريها مي شود.
-----------------------------------------------------------
1. بحار الأنوار، ج 53، ص 15، ب 28، با نقل از: الهداية الکبري (ترجم سيّد سليمان مدني تنکابني).
حسني گيلاني در نوشتارهاي زرتشتيان
هوشيدر ماه(1) که در سرزمين پَدِشْخارْگر برمي خيزد، بنا بر پژوهش نويسنده، کسي جز حسني گيلاني نيست که اندکي پس از آمدن هوشيدر به خراسان و کمي پيش از قيام سوشيانت، در سرزمين کوهستاني ديلم در شرق استان گيلان به پا مي خيزد و با کمک هوشيدر و پشوتن، دشمنان دروني ايران را برمي اندازد و يورش برندگان بيروني را از اين سرزمين دور مي کند و به عراق مي رود.
در جاماسب نامه پهلوي، ف 1، بند 18، در بار هوشيدر، آمده است: و پس از آن، پدشخارگر(2) مردي، در نزديکي دريابار(3) مهر ايزد(4) را ببيند و مهرايزد بس راز نهان به آن مرد گويد به پيغام به سوي پدشخارگرشاه آيد که: «اين خدايي(5) کر و کور چرا داري؟ و تو نيز خدايي ايدون(6) کن، چنان که پدران و نياکان شما(7) کرد». او [به] آن مرد گويد که: «من اين خدايي چگونه شايم(8) کرد؟ که مرا آن گُنْد(9) و سپاه و گنج و سپاهدار نيست، چنان که پدران و نياکان مرا بود». آن پيامبر گويد که: «بيا تا تو را گنج و خاسته(10) پدران و نياکان تو بسپارم»(11).
----------------------------------------------------------
1. «هوشيدر ماه» به معناي «پرورانند نماز و نيايش» است.
2. «پَدِشْخارْگر» يا «پَتِشْخارْگر» واژه اي پهلوي و به معناي كوهستان پيش رويِ ولايت خار (ورامين) است که دامنه هاي شمالي البرز، مانند دماوند، تبرستان، رويان و گيلان، را در بر مي گرفته است.
3. دريابار به معناي سرزمين کنار درياست، و در اين جا، به بخشهاي جلگه اي و ناکوهستاني کنار درياي خزر اشاره دارد.
4. فرشت نگاهبان مهر و محبّت.
5. سروري، سرپرستي کارها.
6. اين چنين.
7. «نياکان شما» در اين جا به نياکان هوشيدر ماه (حسني گيلاني) اشاره مي کند که در سالياني نه چندان دور، در گيلان و مازندران، نيرومند بودند و زمامداري مي کردند.
8. توانم.
9. لشکر.
10. دارايي.
11. نجات بخشي در اديان، ص 56، گفتار 1، بخ 8.
پيشگويي نسترآداموس در بار حسني گيلاني
نُسْتْرْآدامُوس، پيشگو و ستاره شناس مشهور فرانسوي، نزديک 460 سال پيش، در رباعي اي كه با بهره گيري از روايات اسلامي بيانگر رويدادهاي ايران در آخر الزّمان سروده، به قيام حسني گيلاني در ايران اشاره کرده است:
باران، گرسنگي و جنگ در ايران بازنمي ايستند.
ايماني بزرگ پادشاه را به زانو درمي آورد.
آن کارهايي که در فرانسه آغاز شده بودند، در همان جا پايان مي يابند.
نشانه اي رازآلود براي کسي که در تنگناست(1).
بي گمان، مراد نسترآداموس از باران پيوسته در ايران، همان بارانهاي سيل آساي پياپي اي مي باشند که کمي پيش از قيام امام مهدي(عليه السّلام) مي بارند و ماي سستي زمين و تباهي روييدنيها و گرسنگي فراگير مي شوند، و جنگ ميان ايران و عراق پس از چيره شدن اَصْهَب مَرْوانِي و پيروانش از بازماندگان حزب بعث و گروه داعش بر اين کشور و يورش شَرُوسِي يهودي نژاد و ناصبي روش با نيروهاي خزر و ترکش از قفقاز جنوبي بر ايران و ديگر جنگها را در پي دارند، و مقصود وي از «ايماني بزرگ»، حسني گيلاني شورشگر در ديلمان است، و پادشاهي که به زانو در مي آيد و در تنگنا مي افتد، سومين پادشاه بني عبّاس در آخر الزّمان مي باشد.
-------------------------------------------------------------
1. نوشتارهاي نسترآداموس به زبان فرانسوي و برگردان آن به زبان انگليسي، سانتوري 1، رباعي 70 (ترجم يکي از دانشمندان معاصر).
پرسش و پاسخي جفري در بار حسني گيلاني
در پايان آبان از پرسشي جفري در بار حسني گيلاني و جايگاه زندگي وي و قيامش چنين استخراج شده است: «ده ساتِر، رشت بنجف، حج را بستن، آتش، شدت»؛ سبحان الله، جوابي کوتاه در چند کلمه ولي پر از اسرار. مراد آن است که وي در دهي خُد را پوشيده و پنهان مي کند، و هنگامي که ستار دنباله دار آتشين در ماه رمضان و سختي در ميان مردم پديدار مي شوند و راه حج را مي بندند، از رشت به نجف مي رود.
برگرفته از: جهان در آستان ظهور
پژوهش و نوشت سيّد سليمان مدني تنکابني
کانال آخر الزّمان
@joinchatakheruzzaman