پيامهاي ارسالي
+
بهتره هيچ وقت نخوره تو گذرت به ما
آسمون بالا تنها نقطه مشترک ما
مهراد بالاتر از اينه بشه درگير قضيه
نه زير کسيه
نه نميده تغيير عقيده
تحت تاثير بقيه
تو يه دَيقه دريده
مثه سگ هاري که به يه غريبه پريده :D
+
ميخوام خودمو معرفي کنم:
?به نام خدا هستم ?
? از بچگي بزرگ شدم ?
? تو بيمارستان به دنيا اومدم ?
? صادره از شهرمون ?
? همونجا بزرگ شدم ?
? چند سال سن دارم ?
? تو دوران کودکيم بچه بودم ?
? با رفيقام دوست شده بودم ?
? به دوست داشتن علاقه دارم ?
? بعضي شبها که مي خوابم خواب مي بينم ?
? تو خونمون زندگي مي کنيم ?
? تا حالا نمردم ?
...*Mon Amour*...
93/6/1
+
هههه
عرشيا تکN
93/6/29
NEgAr'
+ هههه
^ 3 دقيقه قبل
علاقهمند - مخالف - بازنشر - نگهداري - پنهان کردن - نوسازي - نظر * O_o *
هههه
^ 3:25 صبح - آخرين تغيير : [عرشيا تکN] 3:43 صبح
علاقهمند - مخالف - بازنشر - نگهداري - پنهان کردن - نوسازي - نظر
اسپايکا
NEgAr' + هههه ^ 3 دقيقه قبل علاقهمند - مخالف - بازنشر - نگهداري - پنهان کردن - نوسازي - نظر O_o - عرشيا تکN
ههههه - اسپايکا
O_o / / / / / / / / O_o / / / / / / / / O_o / / / / / / / / O_o / / / / / / / / O_o / / / / / / / / O_o / / / / / / / / O_o / / / / / / / / O_o /
+
وظيفه خودم ميدونم
روز دختر و به
دختر کبريت فروش
دختر مهربون
دختر شاه پريون
دختري در مزرعه
دختري به نام نل
دختري با موهاي قرمز
دختر قهرمان
دخترخوانده
دختر همسايه
و البته
دخترِ بندر
و
دخترهاي همشهريم (تهران)
و گل دختراي پارسي يار
تبريک بگم :)
#روز-دختر
*دختر پاييزي*
93/6/6
+
بابام زنگ زده آتش نشاني که آقا
.
.
.
توي انباري خونه ي ما يه مار هست
من تعجب کردم
هيچياون بدبختا اومدن همه چيز رو زير و رو کردن
وسايلو انداختن بيرون
آخر سر هيچي پيدا نکردن و رفتن ....
بهش ميگم بابا مطمئني مار ديدي؟
ميگه : نه بابا جون ميخواستم انباري رو خالي کنم دست تنها بودم حوصله هم نداشتم!!!
NEgAr'
93/4/22
+
دوتا دوست رو يه خر نشسته بودند اسم يکي نعمت بود اون يکي هم کافي …
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نعمت : اگه يه خر ديگه داشتيم کافي بود !
کافي : همين يکي هم نعمته .،:-|
زينب سادات ^_^
93/4/21