پيام
+
+ شب کنايه از چشم تو بود و خورشيد شرمنده ي رخساره ي زيبايت / يلدا ، گيسوي بلند تو را به آرزو نشسته بود و سرو ، قامت ات را به سجده / تو پرده بر مي گرفتي اگر ، ماه پرده نشين مي شد از خجلت / گل ، خاکسار ِ قدم هاي تو مي بايست شد ، که فرش ِ گام ِ تو بودن ، تاج افسري ش مي نمود / قلم به وصف ِ تو عاجز بود و لب از گفتن قاصر / که تو دردانه اي بودي بر گردونه ي هستي م . "س.ع.ق"
افرااااا
92/9/30
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد