پيامهاي اتاق
+
*معرفي ِ کتاب ِ خاطرات ِ يک سرباز*
خاطرات داستاني به هم پيوسته كمال شكوفه از سربازان وظيفه ارتش در دفاع هشت ساله است كه آن را در 241 صفحه به صورت فصلگونه در آورده است. وي تمام اين خاطرات را در دفترچههاي صد برگي معمولي و با خودكار آبي يادداشت ميكرده كه پس از خدمت سربازي به دو جلد رسيد. در مجموع 300 صفحه را شامل ميشد.
همرنگ دريا
94/4/2
غزل صداقت
كمال اين دو دفترچه را به آقاي داوود اميريان سپرد تا به دفتر ادبيات و هنر مقاومت سپرده شود. اين دستنوشتهها پس از پاكنويس، يك ويرايش ساده شد، ضمن اينكه چند صفحه از خاطرات شخصي و خصوصي نويسنده با صلاحديد خودش حذف شد و به صورت كتاب حاضر در آمد.
غزل صداقت
از نظر محتواي اين گونه كتاب كه ما را با دنياي متنوع رفتاري و گفتاري سربازان دوران دفاع مقدس بيشتر آشنا ميكند.
غزل صداقت
داستان از رفتن او به جبهه، آشنايي با فضاي جبهه و جنگ، خاطرات سربازان و فرماندهان، خدمات بهداري در پشت جبهه، اتمام جنگ، بازگشت به خانه، آغاز دوبارة تحصيل و سرانجام پزشك شدن را در يك چشم به هم زدن براي خواننده به تصوير روايي ميكشد.
غزل صداقت
از متن كتاب ميخوانيم: وقتي سر برانكارد را گرفتم و بلند كردم، خون شهيد روي برزنت برانكارد جاري شد و شرشر به داخل پوتينم ريخت. پوتينم پر خون شد و وقتي به راه افتاديم صداي شلپشلپ آن مرا ناراحت ميكرد. چارهاي نبود. ميبايست هر چه زودتر او را به نزديك آمبولانس ميبرديم؛ چون هر آن احتمال داشت خمپارة ديگري بيفتد و ما هم به سرنوشت آن سه شهيد دچار شويم
غزل صداقت
من نميدانستم شهيدي كه حمل ميكنيم، همان راننده امامي است. همان كسي كه وقتي ميخواستم از بهداري باغ به گروهان 3 بيايم مرا سوار ماشينش كرد و تا گروهان 3 آورد....
غزل صداقت
كتاب حاضر خاطرات داستاني كمال شكوفه از سربازان وظيفه ارتش در هشت سال دفاع مقدس است كه آن را در 241 صفحه گرد آورده است. سالهاي دوري از خانه، فداكاري، ايثار، شهادت همرزمان، خنده و شوخي در فضاي دردآلود جنگ، سادگي و صميميت و جلوههاي طبيعي جنگ در جبهههاي جنوب و جنوب غربي، بازگشت به دانشگاه و طبيب مردم شدن از محتواي اصلي كتاب است.
غزل صداقت
*خاطرات ِ يک سرباز/کمال شکوفه/چاپ پنجم:1388/انتشارات سوره مهر/232 صفحه/3000تومان *
||عليرضا خان||
چقدر ناراحت شدم وقتي شنيدم ايشون فوت کردن :(
غزل صداقت
:{
*ري را
کتابش متفاوت از کتاب هايي بودکه درمورد دفاع مقدس خوندم
غزل صداقت
چطور؟ نوع قلمشون؟
*ري را
نع .. از نظر موضوع
غزل صداقت
:)
||عليرضا خان||
آفرين خانم ريرا ... منم همچين نظري دارم ... بنظرم واقعيت هاي دفاع مقدس رو بدون سانسور نوشته بود ... مثله سيگار کشيدن ...
غزل صداقت
ذهن منم پي همون سيگار کشيدنشون بود..