پيامهاي ارسالي
+
من دل شکسته ام تو چرا گريه ميکني؟
داري کدام بغض مرا گريه ميکني؟
گريان غروب ها به کجا خيره ميشوي؟
هر روز صبح زود چرا گريه ميکني؟
دارم براي غربت تو گريه ميکنم
داري براي غربت ما گريه ميکني؟
عمري ست ازتو غافلم و تو براي من
شبهاي جمعه پيش خدا گريه ميکني
دلشوره هاي امشب من بي دليل نيست
سربر کدام خاک؟کجا گريه ميکني؟
اين ابرها هميشه که باران نميشوند
شايد تو بغض کرده اي يا گريه ميکني
خاطرات دکتر بالتازار
95/9/3
+
فلسفي ديدن خدا
دانشجويي به استادش گفت :
استاد ! اگر شما خدا را به من نشان بدهيد عبادتش مي کنم و تا وقتي خدا را نبينم او را عبادت نمي کنم !
استاد به انتهاي کلاس رفت و به آن دانشجو گفت : آيا مرا مي بيني ؟ دانشجو پاسخ داد : نه استاد ! وقتي پشت من به شما باشد مسلما شما را نمي بينم …
استاد کنار او رفت و نگاهي به او کرد و گفت : تا وقتي به خدا پشت کرده باشي او را نخواهي ديد !
خاطرات دکتر بالتازار
95/9/3
+
حاج آقا پناهيان:
پرواز آرزوي انسان است.
در پرواز احساس رهايي وشکوه جان آدم را لبريز کند.
اما سقوط هم نوعي رهايي در خود دارد و بي شباهت به پرواز نيست.
براي همين هر کسي سقوط ميکند و از بند بندگي رها مي شود، ابتدا احساس آزادي مي کند اما پايان سقوط ضربه هولناک نابودي است.
خاطرات دکتر بالتازار
95/9/3
+
سؤال: آيا در قرآن، دليلى براى شركت در راهپيمايى و تظاهرات داريم؟
پاسخ: خداوند در قرآن ميفرمايد:
«ولايَطؤون مَوطئاً يَغيظُ الكفّار ... الّا كُتب لهم به عَملٌ صالح» « سوره توبه، آيه 120»
هيچ حركت دسته جمعى كه كفّار را عصبانى كند، صورت نميگيرد مگر اين كه براى آن، پاداش عمل صالح ثبت ميشود.
آرى، راهپيماييهايى كه دشمنان اسلام و مسلمين را عصبانى كند، عمل صالح است.
خاطرات دکتر بالتازار
95/9/3
+
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شماييد که دشمن را با چادرسياهتان و تقوايتان ميکشيد.»«حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بينى و دشمن تو را نمى بيند».شهيد عبدالله محمودى
خاطرات دکتر بالتازار
95/9/3
3 فرد دیگر
11 فرد دیگر
+
شدت محبت خدا به مخلوقاتش: يک نفر به محضر پيامبر اکرم رسيد. بقچه ايي همراهش بود آن را باز کرد. ديدند يک پرنده و چند جوجه داخل آن است. گفت يا رسول الله، من از راه دور به ديدن شما آمدم. در بيابان به يک بوته رسيدم. ديدم کنارآن چند جوجه است. آنها را گرفتم و داخل بقچه کردم. روي سرم گذاشتم تا براي شما هديه بياورم. ديدم هر جا مي روم، مادرشان به دنبال من مي آيد. نمي تواند از جوجه هايش دل بکند...
*ليلا*
95/9/3
بقچه را پهن کردم تا بيايد اين جوجه ها را ببرد يا اينکه خودش را هم بگيرم. وقتي بقچه را بازکردم ديدم مادر جوجه ها به ميان آنها آمد. شخص گفت: يا رسول الله مادر اين جوجه ها با اينکه مي دانست اسير مي شود، آمد نشست و فرار نکرد من هم او را گرفتم وخدمت شما آوردم. پيغمبر اکرم از اين صحنه خيلي منقلب شد و فرمودند: اين پرنده چقدر جوجه هايش را دوست دارد!
حضرت فرمودند: مهر و محبت خداوند متعال به بندگان و مخلوقاتش هزار مرتبه از اين پرنده به جوجه هايش بيشتر است.
رضا صفري
95/9/3
+
چادري هايي را ميشناسي که حرمت آن را نگه نميدارند.
باور کن اين قانع کننده نيست براي چادر نداشتن ِ تو.
حال که اينقدر دلسوز ِ حريم ِ چادري...حال که دلت پاک است
تو حرمت ِ حجاب ِ زهرا (سلام الله عليها) را نگه دار...و به همه ثابت کن:
همه ي چادري ها بد نيستند!!
شمس الظلام
94/3/25
نقل مىكنند: ابليس به نظر عبداللّه بن حنظله آمد و گفت: مىخواهم چيزى به تو بياموزم! عبداللّه گفت: هيچ حاجتى به آموختن از تو ندارم. گفت: عبداللّه! دقت كن اگر مطلبم خير بود قبول كن ورنه مرا از خود بران. اى پسر حنظله! از غيرخدا تقاضا و تمنّا نداشته باش و به هنگام خشم مواظب باش كه به كجا كشيده مىشوى !
+
امام كاظم سلام الله عليه: همانا خدا را در زمين بندگاني است كه براي رفع نيازهاي مردم ميكوشند، اينان در روز قيامت (از عذاب)، در امان هستند.
امالي شيخ طوسي، ص 97، ح 147
شمس الظلام
94/3/25
+
ديشب سه غزل نذر تو کردم که بيايي
چشمم به ره عاطفه خشکيد ؛ کجايي؟؟
با شِکوه ي من چهره ي آدينه ترک خورد
از سوي تو اما نه تبسم ؛ نه ندايي
از بس که در انديشه ي تو شعله کشيدم
خاکستر حسرت شده ام ؛ نيست دوايي؟
آمار تپشهاي دلم را به تو گفتم
پرونده شد اندوه من از درد جدايي
سوگند به آواي صميمانه ي نامت
از عشق فقط قصد من و شعر شمايي
هر فصل دلم بي تو ببين رنگ خزان است
آغاز کن اي گل ! سفر سبز رهايي
شمس الظلام
94/3/25
+
گل ها.. نوادگان شمايند..
و آب.. ارثيه تان...
و نسيم.. نوازشتان...
و ما.. به يادماني از تو.. دلخوشيم..
يا ربيع الانام...
شمس الظلام
94/3/25