سلام يکدقيقه وايستا و لبخند بزن . مي دوني خنده دواي تمام دردهاست و شفاي تمام دلها . پس بخون و بخند؛ بعد برو . دست حق نگهدارت و التماس دعا
پيام‌هاي اتاق
+
کمک کن ننه جون از خيايان رد بشم . چشام سو نداره مادر
ستون فقرات؛كمردرد...
90/6/9
رابطه دو چشم با هم:
آيا از رابطه دو چشم باهم آگاهي داريد؟
هيچ گاه يکديگر را نمي بينند
با هم مژه ميزنند
با هم حرکت ميکنند
با هم اشک ميريزنند
باهم مي بينند
با ارتباط عميق با هم شراکت دارند
ولي وقتي يک زن را مي بينند يکي چشمک ميزنه و ديگري نميزنه !
.................................
نتيجه اخلاقي قضيه:
زنها توانائي قطع هر ارتباطي را دارند !
+
مردي که خيال مي کرد دانشمند است و در نجوم تبحري دارد يک ملاگفت
خجالت نمي کشي خود را مسخره مردم نموده اي و همه تو را دست مي اندازند در صورتيکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سير مي کنم.
ملا گفت : ايا در اين سفرها چيز نرمي به صورتت نخورده است؟
دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟گفت اون دم الاغ منه
خاطره هاي مدرسه
90/4/5
+
سلام.به يكي ميگن دو دوتا ميشه چند.ميگه چهارتا،بهش چهارتا گردو ميدن.دوباره ميگن 4*4 چندتا ميشه ميگه يه گوني
خاطره هاي مدرسه
90/4/17
+
خانم ها حالشو ببرند...
با عذرخواهي از انگشت شمار مردان متفاوت (( شرمنده ي دوستان آقا .اين فقط طنز است . ببخشيد )))
عشقولانه با دوستان
90/4/5
زن خودش را خوشگل ميکند چون خوب فهميده که چشم مرد تکامل يافته تر از عقل اوست. دوريس ري....
هر زني از سر هر مردي زياد است. ژان پل سارتر....
مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ ظاهري جدي پيدا ميکنند و اين تنها چيزيست که نميگذارد زنها بهشان بخندند. جان رابرت فاولز...
خداوند مردان را نيرومندتر آفريده است'اما نه لزوما باهوشتر.او به زنان فراست و زنانگي داده است و اگر اين دو با هم خوب بکار روند ميتواند مغز هر مردي را که تا بحال ديده ام مختل کند. فرا فاوست
مردها مثل ماشين چمن زني هستند..... به سختي روشن ميشن و راه ميفتن , موقع کار کردن حسابي سروصدا راه مي اندازند و نيمي از اوقات هم اصلا کار نمي کنند.ناشناس
+
سه تا زن انگليسي ، فرانسوي و ايراني با هم قرار ميزارن كه اعتصاب كنن و ديگه كاراي خونه رو نكنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از يك هفته نتيجه كارو بهم بگن.
زن فرانسوي گفت:
به شوهرم گفتم كه من ديگه خسته شدم بنابراين نه نظافت منزل، نه آشپزي، نه اتو و نه … خلاصه از اينجور كارا ديگه بريدم. خودت يه فكري بكن من كه ديگه نيستم يعني بريدم!
روز بعد خبري نشد ، روز بعدش هم همينطور .
روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم
خاطره هاي مدرسه
90/4/5
شوهرم صبحانه را درست كرده بود و اورد تو رختحواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتي بيدار شدم رفته بود .
زن انگليسي گفت:
من هم مثل فرانسوي همونا را گفتم و رفتم كنار.
روز اول و دوم خبري نشد ولي روز سوم ديدم شوهرم
ليست خريد و كاملا تهيه كرده بود ، خونه رو تميز كرد و گفت كاري نداري عزيزم منو بوسيد و رفت.
زن ايراني گفت :
من هم عين شما همونا رو به شوهرم گفتم
اما روز اول چيزي نديدم
روز دوم هم چيزي نديدم
روز سوم هم چيزي نديدم
شكر خدا روز چهارم يه كمي تونستم با چشم چپم ببينم
+
زني با سر و صورت کبود و زخمي سراغ دکتر روانشناس ميره ..
دکتر مي پرسه : چه اتفاقي افتاده؟
خانم در جواب ميگه: دکتر، ديگه نمي دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصباني و ناراحت مياد خونه، منو زير مشت و لگد له مي کنه و عصبانيتش رو سر من خالي مي کنه !!!
دکتر گفت: خب دواي دردت پيش منه : هر وقت شوهرت عصباني و ناراحت اومد خونه، يه فنجون چاي سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و اين کار رو ادامه بده.
دو هفته بعد،ا
خاطره هاي مدرسه
90/4/4
+
روزي عقابي خسته داشت پرواز ميکرد که ناگهان گنجشکي ميره طرفش ميگه: کاکا وسعت پر رو حال ميکني؟ عقابه ميگه: برو حوصلتو ندارم! گنجشکه بازم پيله ميکنه ميگه: کا وسعت باله رو حال ميکني؟ عقابه بازم ميگه: بروحوصلت و ندارم و گرنه ميام يه کاري ميکنم پرات بريزه! گنجشکه ميگه: مردي بيا! عقابه ميره طرف گنجشکه ميزنه پراشو ميروزنه گنجشکه در حال افتادان ميگه ميگه کا هيکل و حال ميکني!
سنجش
90/4/1