پيامهاي ارسالي
+
يك جرعه مشهد مي خواهم
دكه اي هست كه آب سقا خانه بفروشد !؟
كيوان گيتي نژاد و
101/10/24
نويد باران
.
كيوان گيتي نژاد و
يعني حاجت روا؟
+
سياسي :
*بابا آب داد
آب سنگين !
من هم ريختم در باغچه
شايد گلي برويد
نگو كه زمين باير است و عقيم
آب سنگين معجزه مي كند
آنگونه كه عصاي سامري مغز گوساله ها را شكافت !
*
نويد باران
101/10/22
+
بسمه تعالي
*امروز گذشت
شايد فردايي هم نيايد
پس اين فاصله را آنگونه باش
كه گويي
امروز
آخرين روز ماندنت اينجاست
*
نويد باران
101/10/22
+
*
فرصت خوبي بود
قدرش را ندانستم !!
زير باران وقتي مي دوي
فرصت صحبت نيست
اشك چشمهايم را هم نخواهي ديد !!
اي باران لعـ ... نه ! لعنتي نه !! ... باران هم فرصت خوبيست
دفعه ديگر چتر با خودم خواهم برداشت
اگرچه آسمان آبي باشد !
*
نويد باران
101/10/22
+
*ريگهاي بيابان حجاز قدمهايت را مي شمارند
و مثل تماشاچيهاي سينماهاي قديمي
نگرانند
اگرچه آخر فيلم را مي دانند
*
حسين يعني :
نداني « چرا » ولي « بكني »
سياه بپوشي
سينه بزني
حتّي طبل !
اگرچه نصف شب باشد
چيزي در سينه ات مي شكوفد و راهيت مي كند
برو
برو كه برسي
ريگهاي بيايان حجاز نه امّا
چنارهاي خيابان انقلاب تو را ميبينند
تا ترمينال غرب راهي نيست
بايد اكنون بروم و كمي دل بخرم
و بدانم « چرا »
زمزمه نسيم
97/10/9
+
مدافعان حرم !
*
حُرم حرم آرامم مي كند
مگر دهان گلوله ها را بسته اي كه صداي انفجاري نمي رسد !؟
ميان دولتمردان پوشالي
و اين قصر
چقدر فاصله افتاده
روزي نگران بودم مبادا تكفيريها شامشان را در شام بخورند
امّا الآن آخور تكفيريها از جنس حلب هم نيست !!
و اگر تو نبودي
چه بسا كه مهران ... شلمچه ... لاله زار شده بود در هجوم جليقه هاي انفجاري !
*
جبهه مقاومت اسلامي
95/10/14
+
*پائيز
نگاتيو بهار است از نظر رنگ
زمستان نگاتيو تابستان است از نظر دما
و تو
آمده اي خدايي باشي
مقابل او نه !
مخالف او نه
تو كي هستي كه كله پاچه ات چي باشه !!
*
جبهه مقاومت اسلامي
95/10/14
+
*
ديوانه نوشت :
چرا عاقل كند كاري كه باز آيد به كنعان غم مخور !!
كفش كهنه در بيابان وانگهي دريا شود !
ديوانه چو ديوانه ببيند كه نابينا و چاه است !!!
*
توليديِ توليدي !! ... جرأت داريد اينو برگزيده كنيد !!
* *
جبهه مقاومت اسلامي
95/10/14
{a h=altasnim}نويد باران{/a} 786.هر کس از زاويه ديد خودش به محيط اطراف و پيرامون خودش نگاه مي کنه.تو متن و شعر هم اين صدق مي کنه.مگه من گفتم نوشته شما ضد ارزشه.ديد آدم هاي خودشون مي نويسن با کساي که فقط خواننده هستن فرق مي کنه.مخالفت من خداي نکرده ربطي به بد تا ايراد داشتن متن شما نيست.فقط از متنتون خوشم نيومد.و اين مربوط به سليقه منه.....
+
*كوه جان !
حالت چطور است
كمر درد گرفته اي اينقدر اينجا ايستاده اي ... مي دانم
آهي بكش
ورزشي ... لرزشي ... چيزي !!
آه گمانم
مورچه هاي زير پايت را مي بيني كه تحمل مي كني ايستادن را !!
*
جبهه مقاومت اسلامي
95/10/14
+
*
دلم تنگ است
تنگِ « الم نشرح لك صدرك»
چيزي بر پشتم سنگيني مي كند
چيزي كه عمريست بر دوش مي كشم
و هر بار سعي كرده ام بر زمينش بگذارم
چيزي بر آن افزوده مي شود
زمين قيامت آيا گنجايش دارد بار دوشم را از من بگيرد !
يا ستّار العيوب !
*
جبهه مقاومت اسلامي
95/10/13
+
*با سروها افطار مي كنم
چند قرص ماه
يك فنجان ماهتاب
حوض خانه ما پر است از تشنگي
اين روزها
ماهي هايمان هم روزه اند
له له مي زنند زير سايه خورشيد
و من فكر مي كنم چقدر كاشي حوض ما به كاشي محراب مسجد شبيه است
آي ماهي ها
التماس دعا !!
*
* راوندي *
95/9/11
+
*ميان اينهمه اسم
من رمضان را دوست دارم
مخصوصاً وقتي مهمان باشم
در اين سينه زخمي است كه بايد به او بدهم تا رفو كند
زخمي سياه !
دستمزدش توبه است !!
*
يک فنجان آرامش
95/9/11
786.سلام.من خيلي از پيام هاي نويد بارن رو برا المپيک بررسي کردم.قلم ايشون واقعا آدم رو ديوونه مي کنه.اي کاش بودن و من شاگردي اين استاد قلم رو مي کردم.اگه امتياز ايشون زياد نيست برا اينکه المپيک فاکتور زياد داره.ولي انصافا اينقدر متنشون سنگين و عاليه که من بايد يک ساعت بگردم تا عکسي رو که شايسته متن ايشو باشه پيدا کنم.583
+
*فرقي نمي كرد
فرقت شكافته شود
يا از غصه اين مردم دق كني !!
همينكه لبخند زدي كافي است
شيري از سرزمين كفتارها كوچ كرد !
*
*
يک فنجان آرامش
95/9/11