پيامهاي ارسالي
+
يك شبي مجنون نمازش را شكست %# بيوضو در كوچه ي ليلا نشست #عشق آن شب مست مستش كرده بود # فارغ از جام الستش كرده بود # گفت يا رب ازچه خارم كرده اي# بر سليب عشق دارم كرده اي # خسته ام زين عشق دل خونم نكن # من كه مجنونم تو مجنونم نكن# مرد اي بازيچه ديگر نيستم # اين تو و ليلاي تو من نيستم# گفت اي ديوانه ليلايت منم # در رگت پيداو پنهانت منم # سالها يا جور ليلا ساختي # من كنارت بودم و نشناختي