پيامهاي اتاق
+
آرزو هاي ويكتور هوگو /////_ اول از همه برايت آرزومندم که عاشق شوي// و اگر هستي، کسي هم به تو عشق بورزد/// و اگر اينگونه نيست، تنهائيت کوتاه باشد/// و پس از تنهائيت، نفرت از کسي نيابي/// آرزومندم که اينگونه پيش نيايد، اما اگر پيش آمد/// بداني چگونه به دور از نااميدي زندگي کني/// برايت همچنان آرزو دارم دوستاني داشته باشي///
*-عشق الهي*
91/2/2
آقاشير
از جمله دوستان بد و ناپايدار/// برخي نادوست، و برخي دوستدار/// که دست کم يکي در ميانشان/// بي ترديد مورد اعتمادت باشد/// و چون زندگي بدين گونه است/// برايت آرزومندم که دشمن نيز داشته باشي/// نه کم و نه زياد، درست به اندازه/// تا گاهي باورهايت را مورد پرسش قرار دهد/// که دست کم يکي از آنها اعتراضش به حق باشد///
آقاشير
تا که زياده به خودت غرّه نشوي/// و نيز آرزومندم مفيدِ فايده باشي نه خيلي غيرضروري/// تا در لحظات سخت/// وقتي ديگر چيزي باقي نمانده است/// همين مفيد بودن کافي باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد/// همچنين، برايت آرزومندم صبور باشي///
آقاشير
نه با کساني که اشتباهات کوچک ميکنند/// چون اين کارِ ساده اي است/// بلکه با کساني که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذير ميکنند/// و با کاربردِ درست صبوري ات براي ديگران نمونه شوي/// و اميدوام اگر جوان که هستي/// خيلي به تعجيل، رسيده نشوي/// و اگر رسيده اي، به جوان نمائي اصرار نورزي/// و اگر پيري، تسليم نااميدي نشوي///
آقاشير
چرا که هر سنّي خوشي و ناخوشي خودش را دارد/// و لازم است بگذاريم در ما جريان يابند/// اميدوارم سگي را نوازش کني/// به پرنده اي دانه بدهي، و به آواز يک سَهره گوش کني/// وقتي که آواي سحرگاهيش را سر مي دهد چرا که به اين طريق/// احساس زيبائي خواهي يافت، به رايگان///
آقاشير
اميدوارم که دانه اي هم بر خاک بفشاني/// هرچند خُرد بوده باشد/// و با روئيدنش همراه شوي/// تا دريابي چقدر زندگي در يک درخت وجود دارد/// بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشي/// زيرا در عمل به آن نيازمندي/// و براي اينکه سالي يک بار/// پولت را جلو رويت بگذاري و بگوئي: ////اين مالِ من است فقط براي اينکه روشن کني کدامتان اربابِ ديگري است/// و در پايان، اگر مرد باشي، آرزومندم زن خوبي داشته باشي///
آقاشير
و اگر زني، شوهر خوبي داشته باشي/// که اگر فردا خسته باشيد، يا پس فردا شادمان/// باز هم از عشق حرف برانيد تا از نو بياغازيد/// اگر همه ي اينها که گفتم فراهم شد/// ديگر چيزي ندارم برايت آرزو کنم.*
آقاشير
اميدوارم حداقل يك بار اين نوشته ها كه ارزوي ويكتور هوگو هست رو كامل بخونيد . . .
الي جووون
من خوندم
/منم گداي فاطمه.س./
جالب بود. ممنون
شوق وصال...
خيلي جالب بود...