شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
شرايط ثبت نام شرکت در برنامه ي صندلي داغ:تمامي کساني که تمايل شرکت در برنامه را دارند بايد:1-سن وبلاگشان بالاي4 ماه باشد.2-حضور فعال در پارسي يار داشته باشند.3- مورد شناخت اهالي پارسي يار باشند.4- بتوانند به سوالات ديگران به طور ج=دي پاسخ دهند(گاهي شوخي هم چاشني برنامه داشته باشند ايرادي ندارد)5- کـــــــــــــــــــامل بودن پروفايل شخصي

پيام‌هاي اتاق

ساعت ویکتوریا
+ امشب در خدمت يکي ديگر از کاربران هستيم... سرکارخانم: *کشتي نجات ما*
Mi amor
99/8/23
*طبق روال برنامه هاي من حدود نيم ساعت فقط من سوال ميپرسم... از آن به بعد در خدمت دوستان ديگر خواهيم بود...*
با تشکر از دوستان شرکت کننده و ميهمان ارجمند برنامه ي امشب... //
*سلام...*و ممنون..
*ممنونم از حضور شما... اگر براي معرفي و صحبتهاي اوليه صلاح مي دونيد صحبتهاي مقدماتي داشته باشيد مي شنويم*
بپرسيد تا بگم...
*خب درباره نامتون(اگر مايليد) تحصيلات و شغل و شرايط خانوادگي توضيحاتي بفرماييد*
*فاطمه رابط،22 سال،دانشجو ترم7 رياضي محض دانشگاه شيراز،شيرازي هم هستم*
*نام کاربريم از حديث پيامبر گرفته شده که اهل بيت(ع) مانند کشتي نوح هستند..هرکس سوار شود نجات يافته و در غير اين صورت غرق ميشود..*
*فرزند آخرم،همه خواهر و برادرام ازدواج کردند و الآن يکي يه دونه هستم،3تا داداش و يه دونه آبجي دارم*
بي زحمت شما پاسخهاتون رو بولد نکنيد تا نظم بگيره متن و در خوندن همه ي مطالب براي کاربران راحت تر بشه. با تشکر // *مثل همه ي شيرازي ها اهل شعر و ادبيات هم هستيد؟ يا اينکه بيشتر درگير محاسبات رياضي شدين؟*
همه درس خونده و من بي سوادشون هستم!!!
چشم...شعر نميگم،ولي از بچگي انشام خوب بود..
*بچه آخر بودن چه حسي داره؟*
حس خيلي خوب..همه حواسشون بهت هست،بچه آخرم هستم،کس ديگه اي نيست،همه حواسها متوجه منه!!!
*خب خانم رابط... بزرگترين آرزوي روزهاي کودکي شما چي بوده؟ آيا بهش رسيدين؟*
بشم استاد دانشگاه و خيلي سرم شلوغ باشه و کلي رياضي بدونم . توي دنيا مسئله اي رو حل کنم که هيچکي نتونه..هنوز نه،بهش نرسيدم...
*:) الان اين دقيقا آرزوي يه بچه ي چند ساله بوده؟*
بله..البته کوچيک که بودم،نميگفتم تو رياضي،بزرگتر که شدم،منحصر شد تو رياضي..
هيچوقت عروسک بازي نميکردم..هميشه معلم بازي ميکردم!!!
*اگر بخواهيد رياضي رو در يک جمله تعريف کنيد چي ميگين؟*
رياضي=کارکرد مغز...
بهدونه
سسسسسسسسسسسسس...فقط نگاه کن
نوبت من که تموم شد فيد جديد ميزنم خانم افروز// * خب حالا اين همه سايت! چرا پارسي بلاگ؟*
داستان پارسي بلاگ اومدن من از يه شب شروع شد..
اون شب زن داداش بزرگم اومد و بهم گفت:دانشگاهمون(دانشگاه مجازي علوم قرآن و حديث)،کلاس مجازي گذاشته...
*کدوم شب؟ :)*
اگه دوست داري،اسم بنويسم،تو برو..کلاسهاي فتوشاپ و آموزش وبلاگ نويسي
هردو کلاس با استاد بزرگوار،آقاي ورشادي ،مدير وبلاگ سياه و سفيد بود..
هم تابستونم پر شد و هم فتو شاپ ياد گرفتم و هم وبلاگ نويسي..اوشون اين سايت رو معرفي کردن..
توي اون کلاسها،دوستان خيلي خوبي پيدا کردم..دوستان مجازي که مثل خواهريم
و همچنين توي پارسي بلاگ...
يه شب توي بهار سال 90
سلام خانوم نازنين...
*اولين فيدي که در پيامرسن ديدين يادتونه؟ يا حداقل قديمي ترين فيدي که يادتون مياد!*
رشته ي تحصيلي شماچيه؟
نه،يادم نيست..اوايل پيامرسان ميومدم،فقط پيامهارو ميخوندم و ميرفتم...
5 دقيقه ي ديگه تامل فرماييد! :)
خب چون وقت من رو به پايانه چند تا سوال ميپرسم و ادامه برنامه در دست دوستان و سوالات زيادشون...
نازنين گرامي:از بالا بخونيد بيايد پايين،اين سوالو جواب دادم:رياضي محض
بفرماييد
ازوضعيت زندگيت راضي هستي؟
*اگر مدير پارسي بلاگ بخواد انتخابي باشه به چه کسي راي ميديد؟*
قطعا مهندس فخري...
شکر خدا نازنين...
اگه بخواي دوتا از کاربر هاي پيام رسانو باخودت ببري مسافرت کيا هستن؟
*فرض بر اينه که ايشون کانديدا نيستن!*
آقاي خدايي بين سوالات بقيه،خوب شما هم بپرسيد..
خوب مدير پارسي بلاگ بايد دانش کامپيوتري بالايي هم داشته باشه..نميدونم چه کسي اين دانش رو داره...
سوال پرسيدم ها!
اون دوتا اينجا وبلاگ دارن،ولي توي پيامرسان نيستند:رفيق شفيق و خيال..
*دوستان به فيد بعدي مراجعه فرماييد...*
چراغ جادو
گروه *صندلي داغ*
vertical_align_top