شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

بر تو درود و بر تو سلامم؛ بر من بتاب اي ماه تمامم؛ بر تو غلامم،
تويي امامم.اگر چه اي گل؛ من بر تو خارم، خدا ميدونه که تويي باغ و بهارم؛
اي خسته يارم، زيبا نگارم، غير تو مولا به خدا کسي ندارم.

منتظر گرامي سلام، خوش آمديد. برنامه اتاق بدين شرح هست:  انشا ءالله هر دو هفته يکشنبه ها بحث مهدويت و چهار شنبه ها مسابقه مهدويت راس ساعت 19 برگزار ميگردد/ مشتاقانه منتظر تشريف فرمائي شما بزرگواران هستم، يا حق

برندگان مسابقه شماره يک: نفر اول آقاي اجتماعي - نفر دوم خانم رز گل 

برندگان مسابقه شماره دو: نفر اول اقاي مرغ باغ ملکوت- نفر دوم خانم خاله مهتاب

برندگان مسابقه شماره سه:نفر اول اقاي اقا شير -نفر دوم حاج اقا سنجش -نفر سوم خانم گمشده

برندگان مسابقه شماره چهار: نفر اول خانم خاله مهتاب- نفر دوم خانم ترنم وصال- نفر سوم خانم گمشده

برندگان مسابقه شماره پنج: نفر اول آقاي آبيار-نفر دوم آقاي آقاي شير-نفر سوم آقاي مرغ باغ ملکوت

برندگان مسابقه شماره شش: نفر اول: خانم ساقي رضوان -نفر دوم خانم ترنم وصال - نفر سوم: خانم  گمشده

برندگان مسابقه شماره هفت: نفر اول: خانم تبسم-  نفر دوم: خانم خاله مهتاب -نفرات سوم: اقاي صياد و خانم زهرا

برندگان مسابقه شماره هشت: نفرات اول:  آقاي آقا شير و خانم ساقي رضوان-  نفر دوم: خانم رميصا -نفر سوم: خانم منتظر روشني

برندگان مسابقه شماره نه: نفر اول:  خانم ساقي رضوان-  نفرات دوم: خانم منتظر روشني و آقاي آقا شير -نفرات سوم: آقاي زمزمه هاي تنهائي و حاج آقا سنجش

برندگان مسابقه شماره ده: نفرات اول:  خانم منتظر روشني و آقاي آقا شير -  نفر دوم: خانم ترنم بهاري نفرات سوم: آقاي مهدي غفوري و خانم غزل صداقت

برندگان مسابقه شماره يازده: نفرات اول:  خانم ساقي رضوان و خانم تبسم بهار -  نفرات دوم: آقاي صياد، خانم ترنم وصال و آقاي آقا شير -نفرات سوم: خانم گمشده و خانم مسافري از

برندگان مسابقه شماره دوازده: نفر اول:  خانم تبسم بهارو خانم ساقي رضوان-  نفرات دوم: آقاي *امير* و خانم رميصا  -نفر سوم: آقاي آقا شير

برندگان مسابقه شماره سيزده: نفرات اول:  خانم تبسم بهار و آقاي آقا شير -  نفرات دوم: اقاي سيد مرتضي و آقاي کوچه بني هاشمنفرسوم: خانم خاله مهتاب

برندگان مسابقه شماره چهارده: نفر اول:  خانم غزل صداقت-  نفر دوم: خانم ترنم وصال -نفرات سوم: خانم اي که مرا خوانده اي و خانم ره گذر

برندگان مسابقه شماره پانزده: نفر اول:  آقاي آقا شير-  نفر دوم: خانم بي تو  -نفر سوم:  خانم غزل صداقت

برندگان مسابقه شماره شانزده: نفر اول:  آقاي ناکام. کام-  نفرات دوم: آقاي شير دل نمين و خانم غزل صداقت  -نفر سوم: خانم فاطمه،داستانهاي زيبا

برندگان مسابقه شماره هفده : نفر اول:  خانم تبسم بهار -  نفر دوم: سکوت خيس

برندگان مسابقه شماره هجده : نفر اول:  آقاي دخو -  نفر دوم: آقاي آقا شير  -نفرات سوم: آقاي سفير ولايت و خانم محب علي (ع)

برندگان مسابقه شماره نوزده : نفر اول:  آقاي محمود... -  نفر دوم: خانم خاله مهتاب  -نفر سوم: آقاي وضو با مي

برندگان مسابقه شماره بيست : نفرات اول:  خانم تبسم بهار و آقاي سفير ولايت -  نفر دوم: آقاي محمود...  -نفرسوم: آقاي حفاظ

پيام‌هاي اتاق

تسبیح دیجیتال
+ سلام بر همه/ عصر بخير/ بزرگواران حاضر در اتاق لطفا اعلام حضور بفرمائيد. ممنون
سلام عليكم و رحمه الله.
سنجش
سلام خانم ابرار ، وقت بخير
*ابرار*
سلام بر شما. ممنون.
سلام.......عصربخير
*ابرار*
سلام . خوش امديد.
سنجش
سلام خدمت همه همراهان و دوستان
سلام ...
سنجش
خانم ابرار اگه اجازه هست بحث رو شروع كنيم.
*ابرار*
خواهش ميکنم. بفرمائيد لطفا.در خدمتيم
سلام
*ابرار*
سلام جناب اقاي کوچه ي بني هاشم خوش امديد
*ابرار*
سلام بر جناب اقاي بهترين ها. خوش امديد
سنجش
بسم الله الرحمن الرحيم /مقدمتاً عرض ميكنم كه در فرهنگ شيعيان براي امام يسري ويژگي‌هايي مطرح هست که «علم امام» يکي از آنهاست. يعني اينکه امام بايد در آگاهي از معارف و احکام دين سرآمد همه باشه. علم نه تنها از شرايط بنيادين امامت هست، بلکه مکملِ ديگر شروط و زيربناي آنها هم هست.
سنجش
حالا به نظر دوستان امام معصوم وسعت علمشون به وقايع و حوادث تا چه حدي هستش؟
علم به همه چيز دارن
*ابرار*
روايتي خوندم که امام معصوم به هر انچه که در رتبه وجودي پائين تر از عرش هست علم دارند.
من فکر مي کنم کلي هست چون در قرآن تا انجا که يادم هست آيه بود که پيامبر مي گفت من ادعاي علم غيب ندارم
سوال اول مطرح شده؟
سنجش
خانم ساقي ، دليل لطفاً
مفتخرم از نظرات شما بزرگواران استفاده کنم
*ابرار*
بحث هست سرکار خانم سکوت خيس. بله حاج اقا سئوالي مطرح فرمودند.
سنجش
جناب كوچه ي بني هاشم در آيه اي فرموده الا من ارتضي من رسول يعني مگر هر كس از رسولانش رو براي علم غيب بپسندد
اميرالمؤمنين عليه السلام نيز مي‌فرمود:«علمي که آدم عليه السلام با آن از آسمان به زمين آمد (اشاره به آيه 31 سوره بقره: خداوند علم همه اسما را به آدم آموخت. ) و علوم همه انبيا تا رسول خدا، همه و همه در نزد ائمّه عليهم السلام است.»
امام رضا عليه السلام درمورد وسعت علم امام ميفرمايند:برامام كلام هيچ احدي ازناس وطيرو بهيمه وهرچيزي كه داراي روح است ، پوشيده نيست....واگرامام جنين خصالي نداشته باشه امام نيست
رزگل
با سلام...جايي خوندم فکر کنم حديثي از يکي از ائمه عليه سلام بود..که اگر همه ابعاد مارو مردم ميديدند کافر ميشدند :) (نقل به مضمون) واين حتما علم اين بزرگواران رو هم در بر ميگيره
جناب كوچه : روزي کسي از امام صادق عليه السلام پرسيد:«آيا امام علم غيب مي داند؟» امام فرمود:«نه، ولي هر گاه اراده کند که چيزي را بداند خداوند به او علم و آگاهي مي‌دهد.»
سنجش
درباره کم و کيف و حد و حدود علم امام اظهارنظرهاي متفاوتي وجود داره که مجموعاً سه نگرش بيش از همه مورد توجه قرار گرفته :
*ابرار*
امام(عليه السلام) با لطف و اذن الهى به سرچشمه علم الهى متصل ميشن و از حقايق حوادث عالم آگاه ميشن؛ يعنى علم غيب امام، از نوع علم الهى و متصل به منبع علم الهيه
سنجش
بله درست فرموديد خانم ساقي، خانم سكوت خيس و خانم رزگل
بله ممنون از دوستان .... نظرم را گفتم اطلاعاتم به نظر کم بود! ... لطف کنيد در مورد آيه ي و عنده مفتاح الغيب الذي لايعلمها الا هو هم توضيح بديد
سنجش
و اما اين سه دسته:نگرش اول قائل به سکوت درباره علم امام هست؛ نگرش دوم علم را محدود به حدود خاصي مي‌دونه و نگرش سوم هيچ‌گونه حد و حدودي براي علم امام قائل نيست.
سنجش
در اين آيه علم به كليدهاي غيب مخصوص خداوند دانسته شده و در آيه ديگري وجود اين علم رو در رسولان مورد رضايت خدا مطرح فرموده.
سنجش
بله خانم ابرار مطلب همينطوره
MAHMOODD
اگر معصومين به همه چيز علم دارند. پس وقتي حضرت علي ميدانند كه اگر به مسجد كوفه واردشوند كشته خواهند شد اين خود كشي به حساب نمي آيد؟؟؟؟!!!!
من هم مي خواستم سوال جناب محمود رو بپرسم منتها در مورد عمر و ابوبکر ... آخر در آيه ي ديگري از قرآن خدا مي گويد کنار تو از منافقان کساني هست که تو نمي شناسيشون و ما مي شناسيمشون
خب امام حسين عليه السلام هم ميدونستن! بايد بگيم خودكشي بوده؟؟!؟!
MAHMOODD
دقيقا سوال بنده رو تكرار فرموديد ولي به يه نحو ديگه!!!!!!
رزگل
ائمه معادن علوم ومعارف الهي اند معاني زيارت جامعه کبيره رو بخونيد...توصيفات رو بخونيد :)
*ابرار*
تصور ميکنم به اذان الهي بعضي مسائل بر امامان پوشيده ميشه.
سنجش
بله پيامبر و ائمه عليهم السلام بدون اذن الهي از چيزي خبر ندارن. اون بزرگواران در برابر حوادث قطعي مآمور و مكلف نبوده اند . بنابراين در اين موارد اختياري هم ندارن كه بپذيرن يا نه. فقط مآمور به تسليم هستن
محب منم همون رو گفتم :)
يقينا معصوم عليه السلام يك سري مصالحي رو در نظرداره كه كارهاش رو براساس اون مصالح جهت ميده درمورد حضرت اميروامام حسين(ع) هم اين لحاظ مصالح وجودداشته
وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ...
سنجش
البته اين مورد سوال احتياج به توضيح بيشتري داره كه امشب انشاءالله توضيح رو در اتاق ميذارم. دوستان ميتونن بعداً مراجعه كنن.
شرمنده ساقي نديدم براي همين حذفش کردم
ئه ميذاشتي ميموند خب! بحثه ديگه گفتم منم نظر تو رو دارم
سنجش
از همه دوستان عذر ميخوام بايد آماده شوم برا مسجد . بقيه مطالبو راجع به اين سؤال امشب تو اتاق ميذارم.
*ابرار*
وقتى امام با لطف و اذن الهى به مرتبه اعلاى كمال ميرسند و با منبع علم الهى تماس پيدا ميكنند،به مقام فنا در ذات الهى ميرسند و انچه را خدا براي ايشون بعنوان قضا و قدر تعيين فرموده با جان و دل ميپذيرند و سعي در تغيير قضا وقدر الهي نميکنند يعني تسليم محض خداوند ميشند. :پسندد انچه را جانان پسندد"
MAHMOODD
من نگفتم که ايشان معادن علوم و معارف الهي نيستند !!!!! سوال من واضح هست . و فکر نميکنم احتياج به توضيح داشته باشد...
سنجش
ممنون از توضيح شما خانم ابرار. فعلاً خدانگهدار /التماس دعا
*ابرار*
ممنون. لطف کرديد. خسته نباشيد. دعا بفرمائيد . يا حق
در مورد حضرت علي عليه السلام نمي دونم توضيحي بدم ولي يقينا صلاحي در اين امر بوده که ايشون اون شب به مسجد ميرند کمااينکه همون شب حادثه حضرت امير ابن ملجم رو ميشناسن و بهش ميفرمايند که تو کسي هستي که من رو ميکشي (البته دقيقا اين رو نمي فرمايند مضموني شبيه به اين رو به ابن ملجم ميگند که الان خاطرم نيست)
التماس دعا
MAHMOODD
جواب احتياج به توضيح بيشتري دارد اما سوال بعدي :اگر اين طور باشد و امام بر همه چيز اشراف دارد... پس چرا اييشان در بعضي از موارد از ديگران مشورت ميگرفتند .... مثلا سلمان فارسي پيشنهاد كندن خندق را داد . امام خودش علم به آن نداشتند كه از ديگران كمك گرفتند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رزگل
مطمئنا امام اينقدر قدرت داشته که بتونه جلوي کار دشمن رو بگيره....ولي کسي که براي رضاي خدا جهاد ميکنه از خودش گذشته....حضرت اميري که در نماز تير از پاهاشون در ميارن چون اينقدر عاشق وشيفتست که درد رو اون موقع نميشناسه....هر چي که مقدر باشه با جان ودل مي پذيرند....
*ابرار*
جناب اقاي محمود..... جواب بنده شما رو قانع نکرد؟
بنده نااگاه به حول قوه الهي از فرمايشان برادران و خواهران گرامي استفاده کنم
ابن ملجم ميگه چرا مجازاتم نمي کني؟ امام مي فرمايند : بخاطر گناه مرتکب نشده کسي رو مجازات نمي کنند. (البته خاطرم نيست شايدم توي جنگ نهروان يا يکي از جنگ هاي زمان خلافتشون اين رو به ابن ملجم مي فرمايند)
همون مصرع جوابه ديگه! وقتي خدا ميخاد اينطوري بشن ...
خدا به پيامبر ميگه با اطرافيانت مشورت كن چون مايه دلخوشي اونها ميشه وبعد هرتصميمي گرفتي عملي كن..........امام هم حتما چنين دليلي داشتن
*ابرار*
علم به غيب در واقع علم به وقايع قطعيست. وقايعي که اتفاق افتاده و يا قطعا اتفاق خواهند افتاد بي کم و کاست. چه کسي از نحوه و زمان وقوع آنها مطلع باشد و چه نباشد.پس امام حتي اگر از زمان شهادتشون با خبر باشند تغييري در اين علم غيبي نميتونند ايجاد کنند.
جناب محمود کتاب قضاوت هاي حضرت علي رو خونديد؟
رزگل
شاي هم د در صدد معرفي مقام سلمان بودند .....
جواب همونيه که جناب سکوت خيس فرمودند، حضرت صبر ميکردند تا اگر افراد در کارها در موندند اونوقت راهکار يا نظر ميدادند
وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ... نظر در مورد اين ؟
MAHMOODD
خب وقتي فرد اين را بداند (ببخشيد اينطوري ميگم) اين را نوعي بي ادبي به خودش نميداند ... كه ا مام در آخر تصميم خودرا عملي كند پس فقط براي دلخوشي افراد از ايشان مشورت خاسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
*ابرار*
حضرت علي عليه السلام بر اساس همان علم غيبي خودشون ميثم تمار را از نحوه شهادتش آگاه کردند. ميثم که از اين جريان آگاه بود مبارزه کرد و در نهايت همانطور که به او وعده داده شده بود به شهادت رسيد . چرا کسي نميگه : پس ميثم خودکشي کرد؟
به هيچ وجه...........ايه صريح قرانه،بعلاوه اينكه نشانگر احترام معصوم به نظرات اطرافيانشونه.........اينكه درنهايت معصوم نظرخودشون رواعمال كنن هم منافاتي با بحث نداره ،توجلسات معمولا يه نفر رئيس جلسه است كه باتوجه به نطرات تصميم نهايي رو ميگيره
MAHMOODD
به نظر بنده اين خبر دادن از غيبه و شايد از زبان مخالفان : پيشگويي باشد ، و كار شاقي نيست........ و اين مقوله با علم امام متفاوت هست... تازه اين كه كسي به انسان بگويد كجا و اينكه خود امام بداند كجا؟؟؟؟؟؟!!!!!
رزگل
آقا محمدو اون چيزي که شما در جواب دنبالش هستين شايد اين باشه: اينان انقدر شيفته مولاي زمان خويش بودند ودرک والايي از علم ومعرفت داشتند که امام براشون حجت بود .....در هر مقامي متواضع بودند در برابر مولاي خود
فرض کنيد شما شاگرد يک کلاس هستيد، دوستتون سوالي از معلم ميپرسه اما معلم ساکت ميمونه تا بقيه دانش آموزان نظرشون رو بگند در نهايت يا جواب درست رو تاييد ميکنه يا جواب درست رو ميده - اصولا قبل از اينکه معلم جواب بده بچه هايي که تصور ميکنند جواب رو بلندند خودشون وارد عمل مي شن يا اينکه ممکنه اينکار به درخواست معلم انجام بشه ، فرقي نميکنه کدوم باشه -
تو اين حالت آيا معلم به دانش آموزان بي ادبي کرده؟!
MAHMOODD
از همه دوستان عضو اتاق معذرت خواهي ميكنم كه وارد بحثتون شدم.... من همه جوابا رو ميدونستم .... فقط ميخاستم بحث دا غ بشه.... بايد از حضور همتون مرخص بشم ....ان شالله ديگه مزاحم دوستان نميشم .... التماس دعا.
مثل اينکه همه رفتند! با اجازه، يا علي
تابلو بود ميدونيد!!! حالا چرا شما عضو اتاق نميشيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عذر ميخوام جناب محمود ولي به نظر بنده حقير به اين کار شما ميگن "شبهه اندازي" (گرچه بچه ها به اينکه امام علم غيب الهي داره يقين دارند) و اگر هدفتون اين نبوده وظيفه داريد که بعد از ايجاد بحث و طرح سوال جواب سوالات رو هم بفرماييد، ياحق
*ابرار*
ممنون از حضور گرمتون. خياي لطف کرديد. س رکار خانم محب علي مثال زيبائي در مورد معلم و شاگردان زديد.
*ابرار*
جناب اقاي وضو با مي سلام/بله بحث ادامه داره . لطفا نظر خودتون رو بفرمائيد.
ممنون از اتاق مفيدتون خانم ابرار، ان شاء الله بازم توفيق بشه بتونم تو اين اتاق حضور داشته باشم، جزاکم الله خيرا ...
به نظر من امام علم الهي و غيبي داشتند و به همه چيز علم داشتند اما تنها اجازه داشتند در جاي حق از اون استفاده کنند.
اصلا واجب شد کمي تحقيق کنم.... نظرات را بعدا مي خوانم ... فعلا با اجازه
دوستان خيلي علاقمند به ادامه بحث بودم ولي.........التماس دعا
*ابرار*
ممنون از شما برادران و خواهران که تشريف اورديد و با حضور گرم و موثرتون حقير رو خوشحال کرديد. روز چهار شنبه همين ساعت انشا ءالله مسابقه مهدوي خواهيم داشت.اجر همه با صاحب اصلي اتاق . دعا بفرمائيد. يا حق
*ابرار*
ممنون از لطفتون سر کار خانم سکوت خيس . نزديک اذانه دعا بفرمائيد. يا حق
*ابرار*
جناب اقاي وضو با مي دو شبهه توسط دوستان بيان شد. اولي اينکه چرا امامان با اينکه از محل و زمان شهادت خودشون اگاهي داشتند جلوي اين حادثه رو نميگرفتند. اين به معناي خود کشي نيست؟؟
رزگل
جناب محمود..خيلي خوب شد اين سوال هارو مطرح کردين ممنون
*ابرار*
دوم اينکه چرا با اينکه علم داشتند براي بعضي کارها مشورت ميکردند؟مثلا کندن خندق در جنگ خندق و مشورت پيامبر اکرم (ص) با اصحاب
رزگل
من اين همه نظرات اقاي آملي رو نوشتم خب بخونيد ديگه :(
رزگل
با صحبتهاي آقاي آملي ديگه ؟ :)
*ابرار*
ممنون از لطفتون سرکار خانم رزگل و توجه شما جناب اقاي وضو با مي.
سلام عليكم... منم هستم...
*ابرار*
سلام بر شما جناب اقاي خط قلم خيلي خوش امديد. ممنون از حضورتون
ممنون...
سنجش
سلام مجدد به دوستان// با اجازه مطالب راجع به علم امام عليه السلام رو در اينجا جمع بندي ميكنم و جواب سؤال دوستان رو هم عرض ميكنم/البته پرواضحه كه هيچ يك از انديشمندان اسلامى در اصل اعلميت و برتري علمى امام نسبت به ديگران ترديدى نداشته و ندارند؛ آنچه محل بحث هست حدود علم امام از نظر كمى و كيفى است. در اين زمينه سه نگرش اساسى وجود داره:
سنجش
اول. اين نگرش قائل به سکوت درباره حد و حدود علم امام هست؛ از نظر اينان روايات و گزارش‌هاي موجود درباره علم امام، چندان هماهنگ نيستند (علمايي مثل مرحوم شيخ انصاري و آخوند خراساني از اين دسته هستن).
سنجش
دوم. اين نگرش علم امام را محدود به علومي خاص مي‌داند؛ يعنى محدود به آنچه امام در حوزة مسئوليت دينى خود به آن نياز دارد؛ مانند احكام شرايع، اعم از فقهى و اعتقادى (مانند مرحوم آية الله قزويني و شيخ مفيد). سوم. طرفداران اين نگرش علم امام را در كميت و كيفيت تعميم دادن و محدوديتى براي آن قائل نشدن؛ به عبارتى علم امام رو مطلق دانسته‌اند (مثل مرحوم مظفر و مرحوم اصفهاني (کمپاني)).
سنجش
قائلان به دو نگرش اول را ميشه در ميان محدثان و متكلمانِ متقدم ديد و بيشتر حاميان نگرش سوم علمايى‌اند كه مشرب فلسفى و عرفانى دارن حاميان نگرش سوم روايات مربوط به علم امام را از منظري فلسفي و عرفاني نگاه کردن و از اين‌رو معتقدن امام از چنان جايگاه و منزلتى برخورداره كه مى‌تونه مستجمع جميع اسماء و صفات الاهى از جمله علم او بشه
سنجش
و بر تمام رازهاى مخزون عالم غيب آگاهى پيدا کنه به نحوى كه خواست و مشيّت او با خواست و مشيّت خداوند پيوند مى‌خوره.
سنجش
و اما سؤال دوستان: براي پاسخ لطف كنيد به اين آدرس مراجعه بفرماييد. (اگر چه جوابي كه خانم رزگل آورده بودند هم متقن هستش ولي در اينجا هم جوابهاي جالب و مفيدي داده شده)
سنجش
http://rasoolnoor.com/modules.php?name=Maghaleh&pa=showpage2&pid=572
سنجش
ممنون از همه دوستان و همراهيشون در اين بحث.
*ابرار*
سلام بر شما، شبتون بخير و نيکي انشا ءالله. لطف فرموديد حاج اقا. بين نظراتتون صحبت نکردم که رشته کلام از دستتون رها نشه. ممنون از توضيحات جامع و کاملتون. اجرکم عند الله. يا حق
سنجش
سلام خانم ابرار/ممنون از شما هم كه مراعات كرديد. جزاكم الله خيراً
سلام ؛ممنون به خاطر جواب به سوالات اما من جواب سوال خودم را در تفسير ايه نديدم،‏
سنجش
سلام،خواهش ميكنم/ اين اشاره به علم عادى و معمولى پيغمبر صلى الله عليه و آله است، ولى هيچ منافات ندارد كه او از طريق وحى، و تعليم الهى، به اسرار آنان كاملًا واقف گردد.(تفسير نمونه-ج‏8- ص‏147)
سپاسگزارم ... تا حدي روشن شد، شايد منظور از "نحن نعلمهم" هم يعني همين ...
*ابرار*
.....
mp3 player شوکر
گروه منتظران مهدي (عج)
vertical_align_top