پيامهاي ارسالي
+
[تلگرام]
بسم الله الرحمن الرحيم
سال 1397 شمسي
که آغازش به نام امام «علي الهادي» ع مزين است
و پايانش به نام امام «علي اميرالمؤمنين» ع ،
بر شما و همه رهپويان راه حقيقت پر خير و برکت باد.
ان شاءالله که خداوند سال جديد را
سال دريدن پرده ظلمت،
و ظهور پرچمدار عدالت،
همو که هادي نهايي و امير همگان است،
قرار دهد.
حسين سوزنچي
@souzanchi
+
[تلگرام]
بسم الله الرحمن الرحيم
ضمن تسليت ايام شهادت اميرالمومنين عليه اسلام و التماس دعا در اين ليالي مبارک قدر
خداوند توفيقي داد و در 27 روز گذشته، هر روز به تامل و و تحقيق و تدبر در يک آيه از سوره احزاب گذشت که در مجموع بيش از 150 ساعت زمان برد.
خلاصه اين تاملات چنين شد:
نتيجه گيري آيات 1 تا 27 سوره احزاب در چند جمله
مهم اين است که در جامعه اسلامي، عدهاي مومن واقعي و يکدل، پاي کار باشند که:
1 نظام محاسباتي و منطق زندگي خود را، نه بر اساس دنيامداري و تبعيت از منطق کافران و منافقان، بلکه بر اساس ايمان به وحي الهي تنظيم کرده؛
و
2 با اتکاء به وعدههاي الهي و الگو قرار دادن پيامبر ص و سيره ايشان، وظيفه خود را تشخيص داده، بيهراس از هر دشمني به حرکت خود ادامه دهند؛
که در اين صورت،
3 حتي اگر عدهاي منافق در ميان جامعه باشند که دائماَ ساز مخالف بزنند و کارشکني کنند، باز خداوند نصرتش را، به طرز باورنکردنياي، شامل حال جامعه ديني خواهد کرد
اين مطلب را به صورت اندکي تفصيلي تر (در 758 کلمه، که خواندنش کمتر از 3 و نيم دقيقه وقت ميگيرد) در لينک زير ميتوانيد مطالعه فرماييد.
https://t.me/YekAaye/5715
@YekAaye
@souzanchi
+
[تلگرام]
.
6 «هُنالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَديداً»
جنگ احزاب نقطه عطفي در تاريخ اسلام است؛ تا پيش از آن مسلمانان دائما مورد هجوم و حمله کفار قرار ميگرفتند، بعد از آن مسلمانان بودند که دست بالا را پيدا کردند و بر کفار هجوم ميآوردند .
اين نقطه عطف، با ابتلايي شديد همراه بود؛ و در تاريخ، هرگاه قرار بود نقطه عطفي رخ دهد، وعده ابتلائات شديد را دادند، چنانکه به حکومت رسيدن اميرالمومنين ع (حديث1 https://t.me/YekAaye/5430) و مهدويت (حديث2 https://t.me/YekAaye/5431) نيز چنين وعدهاي داده شده است.
اگر انقلاب اسلامي خود را نقطه عطفي در تاريخ ميشمريم، انتظار ابتلائات شديد و شديدتر را داشته باشيم، ابتلائاتي که مرزهاي منافقان و مومنان را آشکار کند.
اگر اين نکته را ضميمه کنيم به اينکه قرآن کريم، کتاب هدايت بشر در همه زمانهاست، شايد بتوان گفت که اين آيات سوره احزاب - که در حال بررسي آنيم – شرح وضعيت فعلي انقلاب ماست.
@YekAaye
+
[تلگرام]
بسم الله الرحمن الرحيم
چند کلمه با طرفداران نامزدهاي بازنده و برنده:
چکار ميکنيد؟!
تا امروز بسياري از ما براي راي آوردن نامزدي که اصلح ميدانستيم، تلاش کرديم. اما در هر صورت، نتيجه انتخابات از دو حال خارج نيست: يا نامزد مورد نظر ما راي آورده و يا نياورده است.
آنچه در تمام کشورهاي جهان مشاهده ميشود، اين است که پس از شمارش آراء، عدهاي و عدهاي .
آناني که ناراحت ميشوند، نيز دو حالت دارند: يا به اين نتيجه تن ميدهند ، ويا زير ميز بازي ميزنند و تصميم ميگيرند هدفي را که با صندوق راي نتوانستند محقق سازند، با لشکرکشي خياباني به دست آورند!
آرمان نظامهاي «ليبرال دموکراسي» اين است که اگرچه در پايان انتخابات، يک عده قطعا ناراحت ميشوند؛ اما بايد بتوانند بر احساسات خود غلبه کنند و به رأي اکثريت احترام بگذارند.
اما
آرمان «مردمسالاري ديني»، فراتر از اين است؛ آن آرمان اين است که نهتنها اقليت به راي اکثريت احترام بگذارند، بلکه همگان به حدي از رشد برسند که نه برنده فخرفروشي کند و نه بازنده ناراحت شود!
فخرفروشي نکردن برنده، توصيهاي اخلاقي است، که اگرچه عمل به آن سخت است، اما چرايياش نياز به توضيح ندارد؛ اما ناراحت نشدن بازنده چطور؟ بويژه اگر بازنده، با دغدغههاي ديني راي داده و نامزد رقيب را نامناسب بداند؟
مدعا اين است:
دست کم به سه دليل، انسان خداباور به گونهاي است که در هر دو صورت برد يا باخت، راضي و خوشحال خواهد بود، و نه ناراحت و شکستخورده.
1 خداوند در کتاب خود خبر داده است که اين فراز و فرودهايي که در زندگي پيش ميآيد براي اين است که شما را به اوج و رفعتي برساند «تا بر آنچه از دست ميدهيد، اندوهگين نشويد؛ و بدانچه به شما ميدهند، دلخوش نداريد.» (لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم؛ حديد/23) ما موظف به انجام تکليفي هستيم که آن را وظيفه خود تشخيص دادهايم. گاه براي حصول نتيجه، فقط خواست ما مهم نيست؛ ارادههاي ديگران هم در کار است. در چنين شرايطي، مهم اين است که وظيفه خود را درست تشخيص و انجام دهيم؛ آنگاه، چه نتيجه حاصل شد، چه نشد، ما خوشحال خواهيم بود؛ زيرا خداوند از کسي که وظيفهاش را انجام داده باشد راضي است؛ و براي انسان خداباور، حصول رضايت الهي، از هر دلخواهي، خوشايندتر و خوشحالکنندهتر است. (وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر؛ توبه/72)
2 انسان خداباور، ميداند فوق تدبير او، تدبيري هست که جوانبي از عالم را ميبيند که وي نميبيند. «گاه چيزي را ناخوش داريد، اما [اگر پردهها کنار رود و از نتايجي که پيشبيني نميکردهايد، مطلع شويد، خواهيد فهميد که چه اندازه] آن چيز [در آن مقطع] خوب بوده؛ و گاه بالعکس، چيزي را دوست نداريد، ولي نتيجه نهايي آن خوشايند است؛ [اينکه سرانجام نهايي کارها چه ميشود] خدا ميداند ولي شما نميدانيد.» (وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ بقره/216) اگر خدا خداست و خداوند همواره بهترينها را براي بنده مؤمنش پيش ميآورد، پس «هر چه از دوست ميرسد نيکوست»، هرچند در محاسبات ما نيکو به نظر نرسد.
چنين نگاهي انسان را تا حدي به اوج ميبرد که حتي بعد از واقعه تلخ و دردناک کربلا خواهد گفت: «ما رايت الا الجميل: جز زيبايي نديدم.» اين سخن حضرت زينب س، اصلا به معناي اين است که از مواضع خود کوتاه آمده باشد؛ اما نشان ميدهد که شکست براي مومن، بيمعني است.
3 موعود جهاني، وعدهاي است که در تمام اديان الهي آمده است. رسيدن به اين موعود، نيازمند گذر از فراز و فرودهايي است که هر فرود، اگر بهتنهايي نگاه شود، دردناک است؛ اما اگر به سير کلي انسان نگاه شود که فرود از اين نقطه، مقدمهاي ضروري براي صعود به نقطه بعدي است، آنگاه فرودهاي زندگي هم همچون صعودهاي آن دلچسب خواهد بود؛ چرا که ما را به مقصد نهايي نزديک ميکند.
پس،
اگر خدا را باور داريم، يادمان باشد:
اگر شخص مورد نظر ما راي آورد، مبادا دچار غرور شويم و رقيبانمان را تحقير نماييم؛ و اگر هم ديگري راي آورد، مبادا نااميد شويم و گمان کنيم که کارهايمان هدر رفته است.
کسي که براي خدا کاري انجام دهد، کارش در جهان گم نميشود؛ حتي اگر خودش تکهتکه شود (وَ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُم؛ محمد/22).
آنکه رئيس جمهور ميشود، رئيس جمهور همه مردم ايران است، نه فقط رئيس جمهور طرفدارانش.
پس، بياييد بعد از انتخابات همه کدورتها را کنار بگذاريم و:
دست در دست هم دهيم به مهر
ميهن خويش را کنيم آباد.
حسين سوزنچي
@souzanchi
+
[تلگرام]
.
5 «ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ ...»
اگرچه در اغلب قرائات به همين صورت «لِيُضِلَّ» قرائت شده، اما از ميان قرّاء سبعه، ابنکثير، ابوعمرو و يعقوبي (به روايت رويس) (و از قرائات شاذه: يزيدي و ابنمحيصن) به صورت «لِيَضِلَّ» خواندهاند (الکامل المفصل في القرائات الاربعة العشر، ص333) که آنگاه معنايش اين ميشود که: او [متکبرانه] روبرگردانده تا گمراه شود از راه خدا.
پس، تکبرورزي ميتواند عامل گمراهي خود شخص هم بشود.
شايد بدين جهت که کسي که متکبر است نظر خودش را بر حقيقت ترجيح ميدهد لذا هيچگاه در برابر حقيقتي که برخلاف نظرش است گوش شنوا ندارد.
تذکر
تمامي قرائات سبعه (و بلکه، تمامي قرائات عشره) به نحو متواتر از پيامبر اکرم ص به دست ما رسيده است؛ و همه آنها از جانب فرشته وحي نازل شده است، و لذا همه آنها قرآن محسوب ميشوند و لذا از نظر همه مفسران شيعه وسني، تفسير آيه بر اساس هريک از اين قرائات، مصداق تفسير قرآن بوده، و به فتواي عموم فقهاي شيعه و سني، خواندن هريک از اين قرائات متواتر در نماز جايز است.
@YekAaye