پيام
محب
102/5/5
شبستان نور
بي نظير بود جناب فخري . خداوند اين معرفتها را برکت دهد . به شما تبريک عرض مي کنم . ديروز در مجلسي شرکت کردم که متأسفانه بجاي سوختن براي حسين ، براي حرفهاي بدون محل مداح مربوطه سوختم . نميدانم چرا بعضي از دوستان نمي دانند خواندن روضه مکشوف با تمام جزئيات ، دل صاحب مجلس را خون مي کند . من که نمي فهمم اما يعني با همه ارادتي که داعيه اش هست ، نبايد به فکر حضرت زهرا بود؟ به اندازه خودشان از اين فاجعه
شبستان نور
در سوز و گدازند اما بعضي مداحان محترم کمتر به فکر صاحبانمان هستند و فقط به فکر بالا رفتن صداي گريه و ناله مردمند. اي کاش مي توانستم از مجلس بيرون بروم که معذوريت خانواده ميان بود.
*نجوا*
احسنت
**مامان مهربون**
http://mehraboni.parsiblog.com/Feeds/6890321/
رقيه کنيز بي بي زهرا
آقاي فخري عمره رفته بودم برادر کربلايي هم شدم
كيوان گيتي نژاد و
گريه بهترين مسکن براي نات آني ها و اوج لذتها و درک حقيقت هاست کسي که مي گرياند هنرمند است و کسي که في البداهه بخندد جادوگر است چرا که بي دل دلداري و گريه يک هنر انتزاعي و مثلا مثل دياليزي است ولي اگر دلي از سر باور و داغ و گداز ناله اي دلکش و غمگين سر دهد يا خاطره اي عظيم در دل ياد کند و مخاطب جگرش بسوزد حتي اگر اشک ايد بي صدا آيت فرد هنرمندي دل آشنا اسن نوت بلده