پيامهاي ارسالي
+
به دوستم مي گم: لطفاً ترمز کن مي خوام چند لحظه برم بانک و برگردم!
مي گه: مي خواي بري پول ور داري؟
مي گم: پ نه پ مي خوام برم 3000 ميليارد تومن اختلاس کنم
+
[وبلاگ]
بدحجاب! بي حجاب! معذرت! معذرت!----من از جانب تمام کساني که شعار دادند "مرگ بر بدحجاب" از تو معذرت مي خواهم.
من از جانب تمام کساني که شعار دادند " ملت ما بيدار است، از بدحجاب بيزار است" از تو معذرت مي خواهم.
من از جانب تمام کساني که فعل تو را از خود تو جدا نکردند، معذرت مي خواهم.
من مي دانم که تو اگر اهميت و فلسفه ي حجاب را بداني، به حجابت از من هم پايبندتر خواهي بود
آخرين سرباز2
90/10/5
+
[وبلاگ]
اينگونه است که دشمنان ما، در شهري که مردمش از آيين ديگري هستند و نه ميدانند اسلام چيست و چه ميگويد و نه حقيقتاً امام حسين (ع) و هدف و مسير مقدس ايشان را ميشناسند، با ظاهري کاملاً پسنديده مردم را به سايتي شيطاني ميکشانند و به طور ضمني و زيرپوستي، تيشه به ريشه ي شيعه و فرهنگ امام حسين (روحي له الفداء) ميزنند.
سالک313
90/10/4
+
[وبلاگ]
بچه حزب اللهي که خلاف مي کند، نوبر است…امروز مي خواستم با موتورم يک خيابان يک طرفه را به خلاف رانندگي کنم قبل از اينکه بپيچم توي خيابان به ذهنم رسيد که بايد از راننده هايي که از روبرو مي آيند حلاليت بخواهم که راهشان را نا امن کرده ام… و چه سخت بود. بعد بيشتر فکر کردم و دانستم که بايد از همه مردم ايران عذرخواهي کنم چون اعتماد به نفس ملي را در رعايت قانون کم کرده ام و (به سهم خودم)
گروهان مقاومت سايبر
90/8/5
+
اگر عشق نبود، به كدامين بهانه مي گريستيم و مي خنديديم؟ كدام لحظ? ناياب را انديشه مي كرديم؟ و چگونه روزهاي تلخ را تاب مي آورديم؟ آري، بي گمان پيش از اينها مرده بوديم...
اگر خداوند يك روزي آرزوي انسان را برآورده ميكرد، من بي گمان دوباره ديدن تو را آرزو ميكردم و تو نيز، هرگز نديدن مرا؛ آنگاه نمي دانم به راستي خداوند كدام يك را مي پذيرفت؟!؟!!؟!!
آخرين لخظات انتظار
90/7/24
+
الهي اگر جز سوختگان را به ضيافت عنداللهي نميخواني، ما را بسوز آنچنان که هيچکس را آنگونه نسوخته باشي.
2)شهادت پايان نيست، آغاز است، تولدي ديگر است در جهاني فراتر از آنکه عقل زميني به ساحت قدس آن راه يابد. تولد ستارهاي است که پرتو نورش عرصه زمان را در مينوردد و زمين را به نور ربالارباب اشراق ميبخشد
+
سلام برپاهاي تاول خورده بچه هاي صخره هاي «ماووت»، سلام برمظلوميت بچه هايي كه در ارتفاعات «شاخ شميران » پاره هاي پيكرشان آسماني شد، سلام برلحظه هاي سرخ برگ ريزان. سلام برشور شبهاي قلاويزان. سلام برروزهاي آتش وباروت وگلوله. سلام برشهيدان غريب چنگوله. چه مردان بزرگي بودند؛ آنان كه شبانه از سيم هاي خاردار گذشتند
**صدف**
90/7/4
+
اصلا به نظر من بريم به اقتصاد اينا کمک کنيم..کار خيريه ديگه..اونام همش به فکرما هستند بيچاره ها..به نظرم هرچي ميتونيم لوازم آرايشي بخريم..پسرام کمک دخترا کنن.(فعلا که پسرا رو دست دختراند)همه رو بماليم رو صورتمون..لنز بزاريم پوست پيازي...پسرو و دختر..ما که نبايد عقب باشيم...ا ا ا دومين کشور وارده کننده لوازم آرايش..خيلي افته بايد بشيم اول...آخه کشور امام زمانيم ديگه...