پيام‌هاي ارسالي

Kuwait City
92/6/12

+ ديروز با بچه ها رفته بوديم سينما, يه دختر پسري کنار ما نشسته بود که نظرتون رو به صحبت اونها جلب ميکنم: دختره: نبايد اعدام بشه هق هق پسره: عزيزم من مطمئنم اعدام نميشه! دختره: قول ميدي؟ ما :-| کارگردان :-| منشي صحنه و عوامل توليد :-|

Kuwait City 92/7/2

:-D

همه 6 نظر

: دي

شاخآبه عشق

#حسين عاشوري#

اسپايکا

Kuwait City
92/6/12

+ *تدابير امنيتي وقتي صداي پا ميشنويد که مياد سمت اتاق:* 1-مينيمايز کردن تمام صفحات نت! 2-سايلنت کردن گوشي و قرار دادن گوشي بصورت پشت و رو! 3-sign outمسنجر! 4-گذاشتن يک کتاب 87698273456صفحه اي جلوي چشم! 5-باز کردنnew tab و جستجو درمورد اون موضوعي که استاد گفته! 6-ورق زدن کتاب جوريکه صداش بره بيرون!

Kuwait City 92/6/12

7-بهم ريختن موهام,کشيدن يک آه عميييييييييييييييييق(يعني چقدر اين درس سخته)و اخم کردن و نگاه ملتمسانه به کتاب! ...8-گرفتن يک مداد تو دست و خط کشيدن زير سطراي کتاب!..

*وسرانجام بعد از اينهمه کار آخرشم صداي پا از جلوي اتاق رد ميشه و اينهمه تلاش شما بينتيجه ميمونه!*

:D خخخخخخخ دمتون گرم :D

#حسين عاشوري#

STARE MUSIC

Kuwait City
92/1/18

+ [وبلاگ] 13بدر سال92 در کويت-باغي درعبدلي

جزتو 92/2/27

عكاس=خودم

خيال من

جزتو

Kuwait City
92/1/30

+ *تصور كنيد!* يه خانواده 4نفره! يكي دهه چهل، يكي دهه پنجاه، يكي دهه شصت، يكي دهه هفتاد! *الان به صميميت بين اعضاي اين خانواده فكر كنيد!* از0 تا 10 چه شماره اي ميديد؟؟؟؟

Kuwait City 92/2/27

خودمنم0!

همه 7 نظر

.....

جزتو

دلتنگ...

Kuwait City
92/1/25

+ يه وقتايي... يه افرادي... يه بلاهايي روسرمون ميارن... يه چيزايي رو ازمون ميگيرن تا... يه مشکلايي روتجربه نکنيم! يه شکستايي رونخوريم! يه طرفي افرادي ميمونن که چي شد!!!!! يه فردي که مهم بود! اين *يه* هاروچراباعث شد! حالااون يه فرد... مدتهاست كه رفته! |_••_|__/ |~ , /-/•/__ <• (/)_|_•_| =تراوش ذهن

جزتو 92/1/29

اماكاش يه هاروباعث نميشد... كاش يه كسايي پيداميشدن كه... يه فرصت هايي براي... تجربه ي شكست هاي شيرين... رو بهمون ميداد!... كسي مطمئن نيست... كه نتونيم... يه خوشبختي هاي بي نظيررو... جايگزين يه شكستهايي كنيم!...

|_••_|__/ |~ , /-/•/__ <• (/)_|_•_| = تراوش ذهن

√ The End W

*مرضيه*

جزتو