شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ رفته بودم سر حوض تا ببينم شايد، عكس تنهايي خود را در آب، آب در حوض نبود. ماهيان مي‌گفتند: هيچ تقصير درختان نيست. ظهر دم‌ كرده‌ تابستان بود، پسر روشن آب، لب پاشويه نشست و عقاب خورشيد، آمد او را به هوا برد كه برد. به‌درك راه نبرديم به اكسيژن آب.
برق از پولك ما رفت كه رفت. ولي آن نور درشت، عكس آن ميخك قرمز در آب كه اگر باد مي آمد دل او، پشت چين‌هاي تغافل مي ‌زد، چشم ما بود. روزني بود به اقرار بهشت. تو اگر در تپش باغ خدا را ديدي، همت كن و بگو ماهي‌ها حوضشان بي‌آب است. باد مي رفت به سروقت چنار. من به سروقت خدا مي رفتم » (پيغام ماهي‌ها ـ سهراب سپهري)
چراغ جادو
سهراب سپهري-2
رتبه 0
0 برگزیده
562 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top