پيام
كيوان گيتي نژاد و
102/4/8
كيوان گيتي نژاد و
فتنه گر چه کوفتي که بين المللي آش چه کوفتي بردرش ميمون شود سياه از پي سياهي سياهي نصيبش ميشود حال سياهي چه از غرب چه از شرق چه بالا چه در عمق زمين سياهيست از هر جا ببارد حالش سياه است ولي يک انور از نور خورشيد همه سياهي را دگرگون مي کند فقط يک پرتو از خورشيد کار سياهي را ميسازد بجاي فتنه حکم حکم سياهيست خورشيد تمثيل حضرت عشق خامنه ايست
كيوان گيتي نژاد و
من خسته ام از خود اگر ميشد متولد شد شايد من هم امروز توابين را چه کم ميشود اگر خدا نمي گفت توبه تاريخ گذشته ها را مي سازد نه توبه يعني تولد دوباره يک تواب بايد مرد قلندري باشد که حب گنه را به لطف خرد برچيند و نماز شکر را در پي الم استاد شاکر شود من تواب و خوشحالم که نادم و پشيمان و در پي جبران افاتم و در اين راه ياران با من اند من تا آخر انشاالله مرد ميدانم
كيوان گيتي نژاد و
چي بايد برم زندان آخرين باري که از فتنه ازم آدرس گرفتي 4 ماه زندان رفتم تازه داخلي بود حالا که خارجي فکر کنم حالا حالا ها بايد زندان برم والله حقم ولي به همه دروغ به خود دروغ گفتن زور داره احساس هميشه کوره احساس از عشق دور بايد بشه تا قداست حفظ بشه من آمده ام ب يم زندان فردا مطلبش و مي نويسم