شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

درب کنسرو بازکن برقی
+ [تلگرام] ميگويند روزي شيخ جعفر شوشتري را ديدند که در کنار جويي نشسته و بلند بلند گريه ميکند. شاگردان شيخ، با ديدن اين اوضاع نگران شدند و پرسيدند: «استاد! چه شده که اينگونه اشک مي ريزيد؟ آيا کسي به شما چيزي گفته؟» شيخ جعفر در ميان گريه ها گفت: «آري! يکي از لات هاي و اين اطراف، حرفي به من زده که پريشانم کرده.» همه با نگراني پرسيدند: «مگر چه گفته؟» شيخ در جواب مي گويد: «او به من گفت شيخ جعفر، من هماني هستم که همه در مورد من ميگويند. آيا تو هم هماني هستي که همه مي گويند ؟! و اين سؤال حالم را عجيب دگرگون کرد.» @salsabeal
ساعت ویکتوریا
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آبان ماه
vertical_align_top