شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي اتاق

ساعت ویکتوریا
+ شيشه دل را شکستن احتياجش سنگ نيست اين دل با نگاهي سرد پرپر مي شود با خودم عهد بستم بار ديگر که تورا ديدم ... بگويم از تو دلگيرم ولي باز تو را ديدم و گفتم : بي تو ميميرم
ساعت ویکتوریا
گروه اشعار عاشقانه
vertical_align_top