پيامهاي ارسالي
+
أيْـنَ بَـقـيَّـةَ ألـلّـه....؟؟
شايد در بياباني است و سر به سجده اشک مي ريزد و ما را دعا مي کند
شايد سرش را چون علي در چاه کرده و با چاه درد دل مي کند
شايد هم اکنون در کربلا است و در بين الحرمين ، نگاهي به پرچم سقا ميکند و از آن طرف نگاهي بر سيدالشهداء...
يا هم اکنون در بقيع است سر خاک مادري که يکتا ترين مادر بود
اما مزارش را هيچکس ندانست که کجاست...
حال من بي تو خراب است...
همابانو
94/11/26
محسن.
حال من بي تو خراب است کجايي آقا؛ نقش من بي تو برآب است کجايي آقا // عمر بيهوده من بي تو چه ارزد تو بگو ؛ زندگي بي تو سراب است کجايي آقا // دل غمگين مرا کي تو عنايت بکني ؛
منتظر بهر جواب است کجايي آقا // تا که از در برسي رخ بنمايي تو به من ؛ دل من در تب و تاب است کجايي آقا
محسن.
از غم دوري تو هر نفس اي راحت جان؛ گريه بي حد و حساب است کجايي آقا // داستان غم هجران تو اي يوسف من؛ قدر يک کهنه کتاب است کجايي آقا // چه شود گر نظري بر من بيچاره کني؛
يک نظر بر تو صواب است کجايي آقا
*ري را
آقا جانم ...
+
روي زمين و آسمان ها و کرات
در بين مناجات و تمام کلمات
زيبا تر از اين دعا نديده است کسي
بر خاتم انبياء محمد صلوات
همابانو
94/11/26
+
وَ قَالَ [عليه السلام] شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ .
چقدر فاصلة بين دو عمل دور است : عملى كه لذتش مى رود و كيفر آن مى ماند ، و عملى كه رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است!
نهج البلاغه
همابانو
94/11/26
همابانو
94/11/26
+
ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد
در خواب مرا سوي خراسان گذر افتاد
چشمم به ضريحِ شَهِ والا گهر افتاد
اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
اين قبرِ غَريب الغُربا خسرو طوس است
اين قبرِمُغيث الضُّعفا شَمس شُموس است
خاكِ درِاو،مرجعِ ارواح و نفوس است
بايد ز رَهِ صدق،بر اين خاك در افتاد
با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
همابانو
94/11/26
اين روضه ي پر نور، به جنّت زده پهلو
/مغز مَلَك از عطر نسيمش شده خوشبو
/بشنيد نسيم سحري رايحه ي او
/كز بوي بهشتيش، چنين بي خبر افتاد
/با آل علي هر كه در افتاد بر افتاد!
/حورانِ بهشتي زده اند، در حرمش صف
/خِيلِ مَلَك از نور، طَبَق ها همه بر كف
/شاهان به ادب در حرمش گشته مُشرّف
/اينجاست كه تاج از سر هر تاجوَ
+
+ چرا گوشيتو جواب نميدي؟
- مادرمه. بعدا بهش زنگ ميزنم
+ ببين. حتي اگه پيش خدا هم بودي مادرت زنگ زد باس جواب بدي...
شمس الظلام
94/10/28
+
کُلُفتيه صِداتو بِه رُخِ
"مادري "
که چجوري صُحبَتْ کَردَنو بهت ياد داده نَکِش |:
دِلِش بِشکَنه کُل زِندِگيت ميشکَنِه
پيام رهايي
94/10/22
محدثه خانوم
94/3/11
+
آدم وقتي يه حس تکرار نشدي رو
با يکي تجربه ميکنه..
ديگه اون حس رو با کس ديگه اي
نميتونه تجربه کنه!
بعضي حس ها
خاص و ناب هستند
مثل بعضي آدم ها..!
سعيد عبدلي
94/1/30
@};- ازقول يکى ازشاگردان شيخ رجبعلي خياط نقل شده که: شبى وارد جلسه شدم، قدرى دير شده بود و شيخ مشغول مناجات بود چشمم که به افراد جلسه افتاد، يکى را ديدم که ريشش را تراشيده است، در دلم ناراحت شدم و پيش خود اعتراض کردم که: چرااين شخص ريشش را تراشيده است. جناب شيخ که رو به قبله و پشت به من بود ناگهان دعا را متوقف کرد و گفت به ريشش چه کار دارى؟ ببين اعمالش چطوراست! شايديک حسنى داشته باشد که تو ندارى!
+
هوا باراني بود…
کودکي را ديدم که معصومانه آسمان را نگاه ميکرد و مي گفت:
خدايا گريه نکن، يه روزي بنده هات آدمهاي خوبي ميشن…
سعيد عبدلي
94/1/26