پيام
+
پيامي از امام خميني (ره): بسم الله الرحمن الرحيم
«شما هر چه خوف داريد، از خودتان بترسيد، از اينكه مبادا مسير، يك مسير ديگر بشود و راه، يك راه ديگري باشد و مردمي بودن از دستتان برود، از اين بترسيد كه اگر يك وقت اين قضيه پيش آمد و شما از مردمي بودن بيرون رفتيد و يك وضع ديگري پيدا كرديد آن وقت بدانيد كه آسيب ميبينيد» روزنامهي جمهوري اسلامي به نقل از صحيفهي امام، جلد 16، ص 446.
ستاره ي خاموش
91/4/20
به سوي نور
1
«مرحوم مدرّس، يك سيد خشكيده و لاغر و لباس كرباس يه تن بود كه در مقابل قلدري به نام رضا خان ايستاد به طوري كه وقتي رضاخان قلدر به مرحوم مدرّس ميگويد: «سيّد از جان من چه ميخواهي؟ او پاسخ ميدهد: «ميخواهم كه تو نباشي». «مرحوم مدرّس را نه مقام جذب ميكرد و نه دارايي، براي اينكه وارسته بود، وابسته به هواهاي نفس نبود، هواي نفس را اله خودش قرار نداده بود، همان ج6
به سوي نور
منشأ تمام وابستگيها، وابستگي انسان به خودش و به نفس خودش است، اگر انسان از اين وابستگي وارسته شد، آزاد ميشود، ارزش آقاي رجايي، ارزش آقاي باهنر، ارزش آقاي بهشتي و ارزش اين ائمّهي جمعهي مظلوم و شهيد ما، به اين نبود كه يك دستگاهي دارند، ارزششان به اين بود كه «خودي» بودند، با «مردم» بودند، براي مردم خدمت ميكردند و مردم احساس كرده بودند كه اينها دارند به آنها خدمت ميكنند، (همان)
به سوي نور
مقام شما را نگيرد، ارزش انساني انسان به مقام نيست، به اين نيست كه من نخست وزيرم، من رئيس جمهورم، من رئيس مجلسم، من وكيل مجلسم، اينها ارزش نيست، ارزش انسان به اين است كه توجّه بكند كه چه بايد در مقابل خداي تبارك و بندگان خداي تبارك و تعالي بكند، چه تكليفي انسان دارد در مقابل خدا و در مقابل بندگان خدا كه از خدا هستند» (همان)