پيام
+
[تلگرام]
..
در آفتاب تو انوار کبرياست، مدينه
به سويت از همه سو چشم انبياست، مدينه
اگرچه گرد غريبي نشسته بر در و بامت
هماره با دل ما نامت آشناست مدينه...
کجا به خاک بقيعت نشسته يوسف زهرا؟
که گرم زمزمه و ناله دعاست؛ مدينه
به اشک ديد مهدي، به خون ديد زهرا
مزار فاطمه و محسنش کجاست؟ مدينه
صداي نالهاي از کوچه ميرسد، به گمانم
صداي نال جانسوز مجتباست، مدينه
چرا خراب نگشتي در آن غروب غمافزا؟
که فاطمه ز خدا مرگ خويش خواست، مدينه
به آفتاب تو نقش است جاي ضربت سيلي
که روز تو چو شب تيره غمفزاست، مدينه...
سرشک ديد مولا گذشت از سرِ هستي
اگرچه گري او در تو بيصداست مدينه
#غلامرضا_سازگار
#غزلستان_عاشقي
#ابوالفضل_غلامي_غريب"
@Ghazalestane_asheghi
زمزمه نسيم
98/3/23