پيام
+
اين آفتاب مشرقي بي کسوف را/ اي ماه! سجده آر و بسوزان خسوف را/ "لا تقربوا الصلوة..." مخوان و به هم مزن/ اين مستي به هم زده نظم صفوف را/ نقاره ها به رقص کشند اهل زهد را/ شاعر کند خيال تو هر فيلسوف را/ مي ترسم از صفاي حرم با خبر شود/ حاجي و نيمه کاره گذارد وقوف را/ اين واژه ها کم اند براي سرودنت/ بايد خودم دوباره بچينم حروف را/ روح القدس! بيا نفسي شاعري کنيم/ خورشيد چشم هاي امام رئوف را
گروه جرقه ايراني
90/10/14
**رضا **
.
غريبآشنا
*
دكتررحمت سخني Dr.Rah
سلام عيد شما و خانواده گراميتان مبارك باد