پيامهاي ارسالي
+
*ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا؟*
مقدمات حماسه سياسى بحمد الله با شور و نشاط خوبى انجام شد و تا ساعاتى ديگر، ملت ايران بزرگترين حماسه سياسى سال جارى را رقم خواهند زد.
طرفداران و حاميان همه نامزدهاى محترم صرفنظر از نتيجه انتخابات، بايد كدورت و ناراحتى احتمالى را كنار گذاشته و جهت رشد مادى و معنوى ايران اسلامى يكدل و يكصدا قدم بردارند كه اين ابتداى راه است ...
همابانو
103/6/24
حسان
توصيه مىكنم سخنان صميمى دكتر جليلى را در جمع ستاد انتخاباتش، نه به عنوان حمايت انتخاباتى، بلكه به عنوان نمونهاى از گفتمان انقلاب اسلامى ـ كه بحمدالله اكثر نامزدها و هوادارانشان طرفدار اين گفتماناند ـ حتما بشنويد ... سخنانى از جنس ديگر ... فيلمش را هم مىتوانيد در اين آدرس مشاهده فرماييدhttp://www.rajanews.com/detail.asp?id=160176
+
رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) : اين روزها با اين وسائل عجيبِ رسانهايِ كنوني ـ اين پيامكها و امثال اينها ــ متأسفانه حرفهاي گوناگون، نسبتهاي گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهي ممكن است يك نفر هزاران پيامك بفرستد. ... مراقب باشيد، تحت تأثير اين چيزها قرار نگيريد؛ نگاه كنيد، تشخيص بدهيد، *اصلح را بشناسيد و براي اداي تكليف، اسم او را به صندوق رأي بيندازيد*
همابانو
103/6/24
+
سجده تسليم است و طاعت بر خـــدا | غيـر آن بر هــــر که باشــــد نــــاروا
همابانو
103/6/24
+
توي صفا و مروه ميگفت خودت را بگذار جاي هاجر. ببين چه حسي داري و توي رمي جمرات ميگفت فرض كن جاي حضرت ابراهيم(ع) بودي و ميخواستي فرزندت را ببري به قتلگاه. آنوقت شيطان وسوسهات ميكرد... (حال و هواى شهيد دكتر علىمحمدى در سفر حج از زبان همسرش در حضور رهبر معظم انقلاب) http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=10890
*ابرار*
94/1/22
+
40 توشه اخلاقى از بيانات رهبر معظم انقلاب امام خامنهاى(حفظهالله) http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/3536/raftan-residan-ast.pdf
*ابرار*
94/1/22
*ميقات *
92/3/22
*منطقي، بدور از مظلوم نمايي، از روي عزت و قدرت، بدور از سياه نمايي، کاملا برنامه محور، و بدور از هر گونه عوام فريبي و پوپوليسم*
سلام عليكم، اگر روى همان + زير فيلم بزنيد قابل دانلود كردن هست. ضمن اينكه مىتوانيد از اين آدرس هم استفاده كنيد: http://www.drjalily.com/archives/9249
+
کربلا کعبه عشق است و منم در احرام | شد در اين قبله عشاق دو تا تقصيرم | دست من خورد به آبي که نصيب تو نشد | چشم من ديد در آن آب روان تصويرم
غزل صداقت
92/1/24
+
وبلاگ «منتخب احكام و فتاوا» انشاءالله به زودى فعال خواهد شد http://fatwa.ir و http://fatwa.parsiblog.com
استان قدس
91/3/31
انشاءالله براى همه عزيزان، مخصوصاً مقلدين مقام معظم رهبرى ره كه اكثريت مؤمنين داخل و خارج را شامل مىشود، مفيد خواهد بود.
+
شيرينى گذشت در معامله با خدا http://60s.ir/Posts/51
من.تو.خدا
91/3/4
خوشحال و بانشاط وارد اتاق شد، گفت: همه را بخشيدم و حلال کردم. پرسيدم: موضوع چيست؟ اشارهاى به کتاب کوچکى که در دستش بود کرد و گفت: از چند نفر که به من جفا کرده بودند و حرفهايى دربارهام زده بودند، خيلى ناراحت بودم و به هيچوجه تصميم به گذشت از آنان را نداشتم تا اينکه امروز ... بقيه در وبلاگ گروهى «فقط 60 ثانيه»
سلام:) خيلي کار سختيه ..چون فقط به زبان که نيست بايد همه دردي که تو دلت هست رو هم بريزي دور ..اين مرحلش سخته...ولي چقرر حرف آخر امام سجاد قشنگه.....تا هريک از ما به سبب فضل تو نيکبخت گردد، و هر کدام از ما در پرتو احسان تو نجات يابد. ..
+
برخي از اهل سنّت ميگويند که شيعه معتقد است، امام عصر (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) داخل چاه رفته و غايب است! ولي ما اين گفته را قبول نداريم. حضرت به کدام چاه رفتهاند؟ در واقع اين ما هستيم که در چاه نفس خود اسيريم و اميدواريم که او ما را از اين چاه به در آورد.
* هاتف *
91/2/29
حجاب پيش روي ما، گناه است. اگر بخواهيم به ديدار آن حضرت برسيم، بايد گناه را از زندگي خود دور کنيم. ... همه ما ميدانيم آن حضرت کجاست؛ امّا باز به جاي ديگر ميرويم. پرواضح است که جاي امام عصر (عجّل الله تعالي فرجه الشريف) در مکانهاي پر معصيت و مجالس گناه نيست. http://aghatehrani.com/data.asp?Id=547
+
وصيتنامه شهيدي بود روي ديوار: «به نام خداي خون خداي خون سرخ حسين خداي شهدا. من ميثم عليپور فرزند احمدرضا و اينجا 3 راه شهادت است. فاصلهاي با شهرک دوئيجي نداريم. کنارم هرچه هست شهدايياند که آرام خوابيدهاند الا رزمندهاي که دارد درد ميکشد. تير همين دقايقي پيش به پهلويش خورد… يا فاطمه زهرا… ديگر صدايي از «محمد» نميآيد. او هم به کاروان شهدا پيوست و من هنوز…
* هاتف *
91/2/29
از پيرمرد صاحب رستوران پرسيدم؛ چرا مابقي وصيتنامه اين شهيد را نگذاشتي؟ گفت: اين شهيد در همين لحظه تيري به قلبش ميخورد و به شهادت ميرسد. دقت نکردي که بخشي از کاغذ هنوز هم به رنگ خون است؟! ـ با اين شهيد نسبتي داشتيد حاج آقا؟ پيرمرد گفت: پسرم بود. من گفتم: چرا حالا مشکي پوشيدي؟ گفت: امروز سالگرد شهادت ميثم است. الان 20 و چند سال است که هر دوشنبه براي ميثم مشکي ميپوشم. فداي علي اکبر حسين!